وحشت در فروشگاه اسباب بازی

فصل 6 انیمیشن باب اسفنجی
16 آذر 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 8 دقیقه

وحشت در فروشگاه اسباب بازی از فصل 6 انیمیشن باب اسفنجی

وحشت در فروشگاه اسباب‌بازی اسم یکی از قسمت‌های فصل 6 باب‌اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باب‌اسفنجی و پاتریک بعد از بسته شدن یه اسباب‌بازی‌فروشی توش گیر می‌افتن.

شخصیت‌هایی که توی این قسمت میبینیم یا در موردشون میشنویم

پاتریک استار

باب‌اسفنجی شلوارمکعبی

پیرمرد واکر

مرد پری‌دریایی

پسر بارناکل

اختاپوس هشت‌پا

لات‌ماهی موروغنی

شخصیت تصادفی 104

شخصیت تصادفی 103

شخصیت تصادفی 107 (به نام استیو، نه فرانک)

راوی فرانسوی

خانوم توی پیجینگ

والدین و بچه‌های در حال ترک فروشگاه

ماهی پدر

ماهی پسر

دختر کوچولو (آبی)

شخصیت تصادفی 154

کرم نگهبان

اسب دریایی

بچه‌های منتظر برای ورود

خلاصه این قسمت رو با هم بخونیم

باب‌اسفنجی و پاتریک خیلی حوصله‌شون سر رفته و کاری برای انجام دادن ندارن. آقای خرچنگ هم که کاری با باب اسفنجی فعلا نداره. باب‌اسفنجی می‌ره سراغ یه صندوق اسباب‌بازی و شروع می‌کنه توشو گشتن، اما چیزی پیدا نمی‌کنه که خودش و پاتریک خوششون بیاد. بعدش معلوم می‌شه که توی خونه‌ی اختاپوس هستن و اونم می‌ندازدشون بیرون.

بعدش می‌رن بیرون و سعی می‌کنن کار دیگه‌ای برای انجام دادن پیدا کنن. وقتی دارن راه می‌رن، یه سری بیلبورد می‌بینن که داره یه چیزی رو معرفی می‌کنه. علامت‌ها رو دنبال می‌کنن و به یه اسباب‌بازی‌فروشی تازه‌تأسیسی می‌رسن که اسمش بشکه‌ی اسباب‌بازیه. اولش سر جاش نیست و شروع می‌کنن گریه کردن. بعدش به‌لطف یه جرثقیل می‌آد سرجاش. کارگر ساختمانی پاتریک رو می‌ندازه داخل و باب‌اسفنجی هم خودشو می‌ندازه تو.

باب‌اسفنجی و پاتریک کل روز آواز می‌خونن و با اسباب‌بازی‌ها بازی می‌کنن و باب‌اسفنجی هم مانتو می‌پوشه و کل این مدت یکی از کارمندها رو عاصی می‌کنن. بعدش وقتی می‌فهمن بشکه‌ی اسباب‌بازی قرار شب ببنده ناامید می‌شن. چون نمی‌خوان فروشگاه رو ترک کنن، پاتریک نقشه می‌کشه که توی عروسکخونه‌ها قایم بشن. وقتی شب شده و نگهبان داره توی فروشگاه گشت می‌زنه، باب‌اسفنجی و پاتریک رو پیدا نمی‌کنه.

بعد از اینکه بیرون می‌آن می‌بینن کل فروشگاه برای خودشونه. خیلی خوشحال می‌شن، تا اینکه ناگهان لامپ‌ها خاموش می‌شه و جفتشون رو می‌ترسونه. شروع می‌کنن به گشتن برای منبع نور تا اینه پاتریک یادش می‌آد یه چراغ‌قوه توی کله‌ش جا گذاشته. نور از چشم‌های پاتریک می‌زنه بیرون و خیلی سریع خاموش می‌شه.

بعد جفتشون خیلی می‌ترسن چون فکر می‌کنن اسباب‌بازی‌ها موجودات مخوفی هستن. بعدش یه هیکل سایه‌ای بهشون نزدیک می‌شه و ترسشون بیشتر هم می‌شه. باب‌اسفنجی تصمیم می‌گیره که علیه این تهدید بجنگن.

به سرویس بهداشتی خانوم‌ها می‌رن و مثل سربازها لباس می‌پوشن و آماده‌ن که با سایه بجنگن. اما این کار هم فایده‌ای نداره، چون خیلی ترسیده‌ن و نمی‌تونن بجنگن. وقتی اون هیکل نزدیک می‌شه می‌بینن که اون فقط یه روبات کوکیه که پاتریک قبلاً داشته باهاش بازی می‌کرده. پاتریک تصمیم می‌گیره که اسباب‌بازی رو دوباره کوک کنه و وقتی اون دوباره شروع می‌کنه به راه رفتن، اونا هم دوباره می‌ترسن و از فروشگاه فرار می‌کنن.

وقتی دارن از بشکه‌ی اسباب‌بازی می‌رن بیرون، به بچه‌هایی که بیرون منتظرن می‌گن که داخل نرن چون وحشت اون تو در انتظارشونه. بعدش می‌فهمن که اسباب‌بازی‌فروشی تازه قراره صبح روز بعد باز بشه. قسمت وقتی تموم می‌شه که پاتریک می‌دوئه و برمی‌گرده داخل و عشقش رو به اونجا ابراز می‌کنه.

طرفدارای حرفه‌ای باب اسفنجی بخونن

این دومین قسمتیه که حین برنامه‌ی «جوخه‌ی باب» نیکلودئون پخش می‌شه.

پس‌زمینه‌ی صفحه‌ی عنوان خیلی مختصر در این قسمت دیده می‌شه، اما تیره‌تر.

اوایل قسمت باب‌اسفنجی یه عروسک رو برمی‌داره که می‌گه «مامان». این همون عروسکیه که پلانکتون هم توی قسمت «راه رفتن آهسته» می‌ذاردش توی کیف و اونم می‌گه «مامان».

همچنین همون عروسکیه که آقای خرچنگ هم توی قسمت «نقاشان خیس» داره.

تصنیفی که اختاپوس موقع بیرون اومدن از حموم می‌خونه همونیه که توی فیلم سینمایی باب‌اسفنجی شلوارمکعبی می‌خونه.

وقتی باب‌اسفنجی به اختاپوس موقع بیرون اومدن از حموم خوش‌آمد می‌گه، یه چوب گلف سمت راستشه، که درواقع اسباب‌بازی نیست و یه ابزار ورزشیه.

توی متن اصلی وقتی باب‌اسفنجی و پاتریک از روبات اسباب‌بازی فرار می‌کنن، به یه قفسه می‌خورن و صابون می‌ریزه روی صورتشون و به‌خاطر همینه که وقتی از فروشگاه اومده‌ن بیرون چشمشون داره می‌سوزه. این صحنه از نسخه‌ی نهایی حذف شده و اونا قبل از این اتفاق از فروشگاه می‌آن بیرون.

پاتریک می‌گه به‌صورت اتفاقی یه چراغ‌قوه توی گوشش داره. این یکی از معدود مواردیه که اشاره می‌شه پاتریک گوش داره.

این سومین قسمتیه که مشخص می‌شه باب‌اسفنجی از تاریکی می‌ترسه. اولی «شیفت فبرستون» و دومی «چراغ‌خواب» بود.

دو تا بازی آنلاین براساس این قسمت وجود داره: اسمشون Toy Store Trial و Toy Barrel Peril هستش و به‌ترتیب درباره‌ی حافظه و حمله به اسباب‌بازی‌ها هستن.

توی دوبله‌ی کروات اسم قسمت Ukleta Trgovina Igračaka هستش که یعنی «اسباب‌بازی‌فروشی تسخیرشده».

تا این تاریخ این آخرین قسمتیه که آهنگ The Mob پخش می‌شه. از اون قسمت به‌بعد با آهنگ Bikini Bottom Police جایگزین شد.

ارجاع‌های فرهنگی قسمت وحشت در فروشگاه اسباب بازی

توی یه صحنه‌ای قفسه‌هایی توی پس‌زمینه هستن که توشون اهرامی با چشم چیده شده و اشاره داره به چشم جهان‌بین. همچنین به لژ سرپایان اشاره داره و ربطی به ایلومیناتی نداره.

قسمت وحشت در فروشگاه اسباب بازی رو چطور ببینیم؟

قسمت وحشت در فروشگاه اسباب بازی توی سانی فیلم براتون با کیفیت HD و دوبله فارسی آماده است. سعی کردیم که توی سانی فیلم تماشای کارتون باب اسفنجی از همیشه خاطره انگیزتر باشه