هیچ دماغی نمیدونه

فصل 6 انیمیشن باب اسفنجی
30 آبان 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 8 دقیقه

هیچ دماغی نمیدونه از فصل ششم انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی

«

هیچ دماغی نمی‌دونه اسم یکی از قسمت‌های فصل 6 باب‌اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت پاتریک شگفتی‌های داشتن حس بویایی رو با یه دماغ جدید تجربه می‌کنه.

شخصیت‌هایی که توی این قسمت هستند

اختاپوس هشت‌پا

کارمند مارت دریایی

باب‌اسفنجی شلوارمکعبی

پاتریک استار

دماغ پاتریک

سندی چیکس

مامان‌بزرگ شلوارمکعبی

شاه نپتون

خلاصه قسمت هیچ دماغی نمیدونه

شروع قسمت هیچ دماغی نمیدونه، اختاپوس از بقالی به خونه‌ش برمی‌گرده و می‌بینه باب‌اسفنجی و پاتریک لای گل‌هاش قایم شدن. پاتریک دوست داره گل‌ها رو بو کنه، اما اختاپوس می‌گه دماغ نداره و اونم ناراحت می‌شه. باب‌اسفنجی پیشنهاد می‌ده که می‌تونه یه دماغ بکاره روی صورتش و برای همین می‌رن به کلینیک یه جراح پلاستیکی به نام دماغ‌ها و چیزهای دیگر.

در ادامه قسمت هیچ دماغی نمیدونه بعد از عمل پاتریک باندپیچی‌های دماغش رو باز می‌کنه و خوشحاله. توی شهر می‌چرخه و چیزهای مختلفی رو بو می‌کشه، مثل عطر، شیرینی، علف تازه‌کنده‌شده و خوش‌بوکننده. اما بعدش به چند حلقه پیاز گندیده می‌رسه و از بوش حالش بد می‌شه. می‌ره خونه‌ش و وقتی می‌فهمه خونه‌ی خودش چقدر بوی بدی می‌ده، تصمیم می‌گیره اونجا رو ضدعفونی کنه. بعد از 48 ساعت باب‌اسفنجی می‌آد پیشش و دماغ پاتریک متوجه یه رایحه‌ی بد دیگه می‌شه. بو رو تا پنیر وارداتی اختاپوس دنبال می‌کنه و با یه تفنگ موشک‌انداز نابودش می‌کنه.

بعدش پاتریک می‌ره پیش باب‌اسفنجی و سوراخ‌های تعریقش رو حین ورزش می‌بنده، توی کراستی‌کرب شمع معطر روشن می‌کنه و خوش‌بوکننده می‌زنه و همه‌ی مشتری‌ها رو فراری می‌ده و روی سندی هم خوش‌بوکننده اسپری می‌کنه. یه گروهی که دیگه خسته شدن، تصمیم می‌گیرن جلسه‌ای بذارن و یه فکری بکنن که به پاتریک صدمه‌ی فیزیکی بزنن. باب‌اسفنجی جلوشون رو می‌گیره و می‌گه این تقصیر پاتریک نیست، بلکه این دماغ جدید پاتریکه که باعث می‌شه این‌طور رفتار کنه. پیشنهاد می‌کنه که از یه چیزی استفاده کنن که بوی خیلی بدی بده تا از شر دماغ پاتریک خلاص شن.

آخرای قسمت هیچ دماغی نمیدونه میبینیم که یه گوله‌ی بزرگ آشغال رو می‌برن دم خونه‌ی پاتریک می‌ذارن و باعث می‌شه دماغش چروک و متلاشی بشه. پاتریک می‌گه که فقط می‌خواسته مثل بقیه باشه و با گریه سر از دست دادن دماغش فرار می‌کنه. توی خاک‌سپاری باب‌اسفنجی از اینکه دماغ پاتریک رو از دست دادن خیلی حسرت می‌خوره (حتی سندی هم باهاش موافقه)، اما اختاپوس اهمیتی نمی‌ده و می‌گه اصلاً براش مهم نیست و پاتریک که بهش توهین شده، می‌گه «حرفت رو شنیدم!» با گوش‌های بزرگم و این قسمت هم تموم می‌شه.

برای طرفدارای حرفه‌ای باب اسفنجی

عنوان اصلی این قسمت «پاتریک دماغ‌دار می‌شه» بود.

پس‌زمینه‌ی عنوان قسمت هیچ دماغی نمیدونه گوله‌ی آشغال بوگندوییه که باب‌اسفنجی برای خلاص شدن از دماغ پاتریک درست می‌کنه.

گوله‌ی بزرگ آشغال روی عنوان قسمت شبیه گوله‌ی بزرگ آدامس پاتریک توی قسمت «هدیه‌ی آدامسی» بود، اما عوض آدامس از آشغال درست شده.

در قسمت هیچ دماغی نمیدونه و قسمت جفتش، یعنی «اختاپوس غول‌پیکر»، پاتریک از لای گل‌های پاتریک پیداش می‌شه.

توی قسمت «نبرد بیکینی‌باتم» پاتریک می‌تونه دماغ دربیاره و توی قسمت‌های «نقاشان خیس» و «این دیگه کیه» معلوم می‌شه که سوراخ دماغ کوچیکی داره. حتی بدون بینی هم می‌تونه بو بکشه، مثل قسمت «صدف دوکفه‌ای». برخلاف این توی قسمت «یه بویی می‌آد» هیچ احساس بویایی‌ نداره.

پاتریک توی قسمت «الان نگاه نکن» هم دماغ داره.

همچنین توی قسمت «کک در خونه‌ی سندی» یه دماغ شبیه اختاپوس داره.

توی قسمت «پاتریک، پرستار حیوون خونگی» هم بدون دماغ بو می‌کشه.

کلینیک دماغ‌ها و چیزهای دیگر که پاتریک توش پیوند دماغ زد شبیه صورته. جلوی ساختمون یه دماغ داره.

اون ماهی آبی به نام فرد که می‌گه «خب، فکر نکنم بخوام اونا رو بخورم» رو دین کواندا صداپیشگی کرده که فقط یه بار سر همین قسمت اسمش برده می‌شه.

بوهایی که پاتریک رو اذیت می‌کنن اینا هستن:

حلقه‌های پیاز گندیده

سطل آشغال

بوی خونه‌ش

پنیر اختاپوس

سوراخ‌های تعریق باب‌اسفنجی

بوی کراستی‌کرب

سندی

گوله‌ش آشغال

آخر قسمت هیچ دماغی نمیدونه مشخص می‌شه که پاتریک تا قبل از رفتن زیر عمل جراحی گوش هم نداشته. اما توی قسمت «تعطیلات شوم» نشون داده می‌شه که گوش هم داره.

باب‌اسفنجی تصمیم می‌گیره که پاتریک باید دماغ داشته باشه و باز هم خودشه که تصمیم می‌گیره باید از شر دماغه خلاص بشن.

برای اولین بار به حساسیت دماغ آقای خرچنگ اشاره می‌شه.

این اولین قسمتیه که به مامان‌بزرگ شلوارمکعبی اشاره می‌شه، اما حضوری نداره.

این دومین قسمتیه که به پاتریک می‌گن «کله‌پوک». اولین بار قسمت «بقای بی‌عقل‌ها» بود که باب‌اسفنجی بهش می‌گه «لری کله‌‌پوک». اما این بار اختاپوسه که اینو بهش می‌گه.

این دومین قسمتیه که پاتریک تمام سوراخ‌های باب‌اسفنجی رو با چوب‌پنبه می‌گیره. اولی قسمت «کف‌صابون» بود.

عنوان این قسمت توی دوبله‌ی عربی به «لا یعرف الأنف» ترجمه شده که یعنی «نمی‌دونه دماغ چیه».

ارجاع‌های فرهنگی این قسمت

عنوان قسمت از این زبان‌پیچ انگلیسی اومده که No nose knows snow like a snowman's nose knows و یعنی «هیچ دماغی مثل دماغ آدم‌برفی نمی‌دونه برف چیه».

قسمت هیچ دماغی نمیدونه رو چطور ببینیم؟

این قسمت هم توی سانی فیلم با کیفیت HD و دوبله فارسی منتظر شما است تا کلیک کنید و تماشا کنید و همراه سانی فیلم به سفر در دنیای شگفت انگیز باب اسفنجی برید.