تب کلاه گیس
تب کلاه گیس از فصل 4 انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی
«تب کلاه گیس» اسم یکی از قسمتهای فصل چهارم باباسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باباسفنجی یه کلاهگیس پیدا میکنه و میذاره سرش و فکر میکنه مسخرهکردنهای دیگران تعریفه.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبینیم یا در موردشون میشنویم
عروس دریایی
ند و سوزنماهیها
یوجین کربس
دیوی جونز
شخصیتهای تصادفی
میلو ماهی انگشتی
حشرهها
سرکارگر ساختمان
لاتماهی موروغنی
پاپیماهی
بچهماهی
خلاصه
تب کلاه گیس با ند شروع میشه. یه روز ند از اتاق پشتی اتوبوس سفری ند و سوزنماهیها بیرون میآد و یه کلاهگیس شیشلایه روی سرشه. همگروهیهاش مسخرهش میکنن و یکیشون اتفاقی حین نواختن قطعهی سیبزمینی داغ با درامز اونو از پنجره پرت میکنه بیرون. باباسفنجی هم داره از اونجا رد میشه. کلاهگیس میخوره به صورت باباسفنجی و میندازدش زمین. وقتی بلند میشه میفهمه که اون یه کلاهگیسه و میره خونهی پاتریک. پاتریک فکر میکنه یه بیگانهی مغزخواره و بهزور میمالدش به سنگش. باباسفنجی سرش داد میزنه و پاتریک هم میذاردش زمین. پاتریک قسمتی از کلاهگیس رو میجوه چون فکر میکنه یه کلاه پشمکیه. باباسفنجی به پاتریک میگه که این یه کلاهگیسه و پاتریک هم دیوانهوار میخنده. بعدش پاتریک به ساعتش نگاه میکنه و میگه وقت خیس خوردن هفتگی توی چاشنیه. بعد باباسفنجی به سر کارش میره و ماهیهای زیادی «بهش» میخندن، اما باباسفنجی فکر میکنه دارن «باهاش» میخندن. باباسفنجی فکر میکنه کلاهگیسش حال همه رو خوب کرده.
توی ادامه قسمت تب کلاه گیس باباسفنجی وارد کراستیکرب میشه و اختاپوس رو بیدار میکنه و ازش میپرسه که تغییر کرده یا نه. اختاپوس میگه که نه و باباسفنجی هم بهش میگه که کلاهگیس گذاشته. به آشپزخونه میره و چند تا کربیبرگر درست میکنه و کلاهگیسش رو میخارونه و کلی مو از کلاهگیس میافته روی برگر. بعضی از مشتریها دستور پخت جدید رو امتحان میکنن و راضی نیستن. همهشون میرن و آقای خرچنگ هم متوجه ماجرا میشه. به باباسفنجی میگه که توری مو سرش کنه و میره. سندی وقتی باباسفنجی داره غذا رو میرسونه به مشتری وارد کراستیکرب میشه. میخواد به باباسفنجی دربارهی تمرین کاراته بگه، اما وقتی یه نگاهی بهش میندازه از خنده رودهبر میشه. مشتریهای کراستیکرب هم به کلاهگیس باباسفنجی میخندن، اما اون هنوز فکر میکنه دارن «باهاش» میخندن. وقتی فکر میکنه دارن بهش حسودی میکنن، عقبعقب به آشپزخونه میره و به اختاپوس میگه اگه کارم داشتی من توی آشپزخونهام و اونم بهش میگه خجالتزدگیش رو پنهان کنه.
در همین حال گروه موسیقی ند توی محل معاملهی قطعههاست و مدیرشون اخراجشون میکنه، چون ند کچله و شغل ند و گروهش به خطر میافته. اون شب باباسفنجی داره با کلاهگیسش کف کراستیکرب رو قبل از بسته شدن تی میکشه. اختاپوس معتقده که کارکردش اندازهی مغز باباسفنجیه و باباسفنجی هم اینو بهعنوان یه تعریف میپذیره، اما اختاپوس بهش میگه که این تعریف نبود و کل محل دارن بهش میخندن. باباسفنجی متوجه منظورش نمیشه و همچنان فکر میکنه با کلاهگیس باحال شده، اما آقای خرچنگ هم بهش میگه که اگه به گذاشتن کلاهگیس تو محل کار ادامه بده، شغلش رو از دست میده.
روز بعد سندی به خونهی باباسفنجی میره و به این فکر میکنه که دیروز نتونسته با باباسفنجی صحبت کنه، چون شدت خنده نمیذاشته. به دری که بهطرز عجیبی دو برابر شده تقتق میزنه و وقتی میبینه باباسفنجی هنوز کلاهگیس رو گذاشته و لبخند مسخرهای رو لبشه، بهش میگه که باید صحبت کنیم. وقتی دارن توی بیکینیباتم قدم میزنن، باباسفنجی میگه کلاهگیسش توجه زیادی جلب کرده. به سینمای مرجانی میرن و یه فیلم دربارهی کلاهگیسها میبینن. باباسفنجی ردیف جلو میشینه و ماهیهای زیادی سرش داد میزنن، چون کلاهگیسش جلوی دیدشون رو گرفته. باباسفنجی برمیگرده و به بیکینیباتمیها میگه که توجهشون به فیلم باشه و نیازی به شورش نیست، چون کلاهگیسش خیلی هم دلانگیز و هیجانانگیزه؛ اتفاقاً همین باعث میشه شورش کنن. ماهیها سندی و باباسفنجی رو از سینما میندازن بیرون.
توی صحنهی بعدی تب کلاه گیس باباسفنجی و سندی دارن توی مزارع قدم میزنن و باباسفنجی میفهمه که چقدر با کلاهگیس خجالتآور بوده. کلاهگیس رو رها میکنه و پرواز میکنه میره.
بعدش ند داره توی بیکینیباتم راه میره و فریاد میزنه که شغلش رو از دست داده که کلاهگیس میخوره توی صورتش و ند هم متوجه میشه که همون کلاهگیس قدیمیه و کلی کیف میکنه. باباسفنجی ناراحته و داره توی بیکینیباتم راه میره و مردم رو میبینه که کلاهگیس ند سرشونه. از کنار یه ماهیای که قبلاً مسخرهش کرده بود رد میشه و ازش گله میکنه. به باباسفنجی میگه به علامت گندهای که نوشته ند و سوزنماهیها توجه کنه؛ کل گروه موسیقی همین کلاهگیس سرشونه. بعدش میفهمه که اون زودتر از همه باحال بوده. پاتریک از کنار باباسفنجی رد میشه و باباسفنجی خیالش راحت میشه که حداقل اون کلاهگیس سرش نیست. دستش رو بلند میکنه و باباسفنجی میبینه که کلاهگیسهای کوچولو به زیربغلش وصلن. پاتریک میذاره باباسفنجی یکیشون رو برداره، اما قسمت تب کلاه گیس وقتی تموم میشه که بهش میگه قبل از پس دادن بشوردش.
ارجاعهای فرهنگی قسمت تب کلاه گیس
عنوان قسمت تب کلاه گیس تقلیدیه از عبارت «عشقِ ستارهها» و کلاهگیس جایگزین ستاره شده.
اعضای دیگهی گروه ند و سوزنماهیها قطعهی سیبزمینی داغ رو با موی ند مینوازن.
پوستر دو تا فیلم وقتی که باباسفنجی و سندی میرن داخل سینما و بیرون میآن دیده میشه؛ یکی «بانوی مودار من» و دیگری «از مو تا ابدیت» که تقلیدی هستن از فیلمهای «بانوی زیبای من» ساختهی 1964 و «از اینجا تا ابدیت» ساختهی 1953.
تب کلاه گیس رو چطور ببینیم
سانی فیلم این قسمت رو هم برای شما آماده کرده تا تماشا کنید و لذت ببرید. حواسمون بوده تا کیفیت HD و دوبله فارسی تماشای تب کلاه گیس رو براتون به یه خاطره موندگار تبدیل بکنه.