همسایه های خوب
همسایههای خوب از فصل چهارم انیمیشن باب اسفنجی
«همسایههای خوب» اسم یکی از قسمتهای فصل چهارم باباسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باباسفنجی و پاتریک با لژ همسایهی خوبشون کفر اختاپوس رو درمیآرن تا بهش ثابت کنن همسایههای خوبی هستن.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبینیم
باباسفنجی شلوارمکعبی
اختاپوس هشتپا
پاتریک استار
شخصیتهای تصادفی
ماهی آکواریوم
لری خرچنگه
ماهی ساکن عصبانی
خلاصه
در شروع این قسمت باباسفنجی، پاتریک و اختاپوس خوابن، اما چیزی نمیگذره که آژیر مه باباسفنجی همه رو بیدار میکنه. صبح باباسفنجی میره خونهی اختاپوس که برای کار بیدارش کنه و سعی داره همسایهی خوبی باشه و خیالش راحت بشه که اختاپوس کار یکشنبه رو از دست نمیده، اما اختاپوس با عصبانیت بهش میگه که یکشنبهس و یه همسایهی خوبْ یکشنبه کسی رو اذیت نمیکنه و بعد باباسفنجی رو با اردنگی از خونهش میندازه بیرون. باباسفنجی فکر میکنه اختاپوس برای این غرغرو شده که روزنامهی یکشنبه به دستش نرسیده و سعی میکنه اونو بهش برسونه. به پاتریک برمیخوره که با روزنامهی هیولا مبهوت شده. با شنیدن خبر از هیولا باباسفنجی و پاتریک وحشت میکنن و روزنامه رو پاره میکنن و میریزن هوا و پا به فرار میذارن و اختاپوس هم دوباره دادش هوا میره و نمیدونه که دارن روزنامهها رو خراب میکنن.
اختاپوس شروع میکنه به استراحت مخصوص روز یکشنبه که باباسفنجی و پاتریک یههو پشتش با کلاه قرمز فرقه ظاهر میشن و اونو رئیس فرمان اسرارآمیز سلطنتی «لژ همسایههای خوب»، که باباسفنجی و پاتریک تازه ساختنش، اعلام میکنن. برای اولین فرمانشون، اختاپوس بهشون میگه که برن برگهای تمام درختهای محله رو با نقطههای قرمز رنگ کنن تا از شرشون خلاص شه.
باباسفنجی یه قوطی رنگ گیر میآره و پاتریک هم مثل اهرم دستش رو میکشه و گولههای رنگ رو میپاشن روی تمام درختها. سر ظهر برمیگردن پیش اختاپوس که بهش بگن کار رو تقریباً تموم کردن و باباسفنجی هم اتفاقی رنگ رو میپاشه روی صورت و چشم اختاپوس. اختاپوس میدوئه بیرون و از درد فریاد میکشه و چیزی نمونده که یه ماشین که دبی ریچید و رالف پشتشن اونو زیر بگیرن. فکر میکنن اختاپوس مریض شده و آبلهمرغون گرفته و میبرنش بیمارستان و توجهی هم به اعتراضهاش ندارن. باباسفنجی و پاتریک هم برای آخرین بار با اختاپوس خداحافظی میکنن.
بعداً باباسفنجی و پاتریک یه جلسه برای لژ برگزار میکنن، اما متوجه میشن که اختاپوس حضور نداره. وقتی یه ماساژور پا میآد که برای اختاپوس پدیکور انجام بده، میرن داخل خونهش که پیداش کنن و مشکوک میشن. وقتی اختاپوس میرسه خونه، میبینه که باباسفنجی و پاتریک دارن پدیکور میشن تا مطمئن بشن که ماساژور کارش خوبه و قاتل نیست. اختاپوس با خشم اونا رو کنار میزنه و به مرده میگه پاهاش رو ماساژ بده، اما اون بهش میگه که وقتش تموم شده و میره. اختاپوس دیگه از کوره در میره با زور باباسفنجی و پاتریک رو بیرون میندازه و بهشون میگه که دیگه مزاحمش نشن.
اونا که حالیشون نمیشه اختاپوس ازشون متنفره؛ سر همین باباسفنجی به پاتریک میگه که شاید اختاپوس سعی داشته چیزی بهشون بگه. اختاپوس که اینو میشنوه، دیگه دیوونه میشه و کلهش رو میکوبه به در و در رو میشکنه و از ته دل فریاد میزنه و بهشون میگه که شما بدترین همسایههای کل تاریخ هستید و ازشون خواهش میکنه که دیگه بهش نگن رئیس و کلاههای قرمزشون رو برمیداره و باخشم میکوبدشون زمین. باباسفنجی و پاتریک که میفهمن همسایههای خوبی برای اختاپوس نبودن و همهچیز رو خراب کردن، عمیقاً ناراحت میشن و میرن.
اختاپوس میره خونهش و برای خودش نق میزنه که فقط سه ساعت از یکشنبهش باقی مونده، یکشنبهای که باباسفنجی و پاتریک ازش گرفتن و اون حتی نتونست روزنامه رو بخونه. اختاپوس روزنامهش رو میبینه که افتاده روی یه کپه آشغال روی زمین و باباسفنجی هم یادداشتی نوشته و اونو تقدیم کرده به اختاپوس. با وجود بخشندگی همسایهش، اختاپوس بازم عصبانی میشه. روزنامه رو شوت میکنه و مثل سگ غرغر میکنه تا اینکه یه تبلیغ مربوط به سیستم امنیتی با فناوری پیشرفته توی روزنامه میبینه و یه خندهی شیطانی میکنه.
سیستم امنیتی به دست اختاپوس میرسه و نصبش میکنه توی خونهش. فکر میکنه این سیستم میتونه جلوی ورود باباسفنجی و پاتریک به خونهش رو بگیره، اما اونا یههو با کیک عذرخواهی و کلاههای قرمزشون پشتش ظاهر میشن. اختاپوس که هنوز برای خراب کردن یکشنبهش ازشون عصبانیه، عذرخواهیشون رو قبول نمیکنه و فکر میکنه دارن توی روز روشن دروغ میگن و تلهس و خبر نداره که واقعاً از ته دلشونه و از سیستم امنیتی میخواد که نابودشون کنه، اما دستگاه میگه «هیچ تهدیدی یافت نشد». اختاپوس با عصبانیت و کلافگی به دستگاه مشت میزنه و اونم میگه «تهدید شناسایی شد». دستگاه به اختاپوس حمله میکنه و باباسفنجی که مبهوت شده، کیک عذرخواهی رو میکوبه روی دستگاه و مختلش میکنه و اونم اعلام وضعیت قرمز میکنه و اختاپوس رو از ساختمون پرت میکنه بیرون. بعدش خونه دست و پا درمیآره و در حالی که باباسفنجی و پاتریک داخلشن شروع میکنه راه رفتن. اختاپوس میبینه که دیگه نمیتونن اذیتش کنن و خیالش راحت میشه که میتونه استراحت کنه، حتی اگه کشته بشه.
در همین حال خونهی اختاپوس داره توی بیکینیباتم آشوب به پا میکنه که باباسفنجی و پاتریک سیستم امنیتی رو خاموش میکنن و خونه برمیگرده سر جاش و میافته روی اختاپوس. وقت استراحت یکشنبهی اختاپوس تموم شده و با آرامش بهشون میگه که فقط میخواسته از روز تعطیلش لذت ببره و به باباسفنجی و پاتریک میگه برن تا بتونه برای روز کاری بعد آماده بشه. باباسفنجی بازم سعی میکنه عذرخواهی کنه، اما اختاپوس ردش میکنه و با خشم پرتشون میکنه بیرون. اما اختاپوس با یه جمعیتی بیرون خونهش روبهرو میشه و یه مَرده احضاریهی دادگاه رو بهش میده که محکومش کرده هر یکشنبه تا آخر عمرش برای جبران خسارتی که به شهر زده کار خدمات مدنی انجام بده. باباسفنجی و پاتریک هم احضاریه دریافت میکنن. اونا دوست دارن بیکینیباتم رو باهم تمیز کنن و بهش میگن که یکشنبهی بعدی میبینیمت و اختاپوس هم تکونی از خشم میخوره و از عصبانیت رنگش خاکستری میشه و قسمت تموم میشه.
همسایه های خوب از فصل 4 باب اسفنجی رو چطور ببینیم؟
سانی فیلم به عنوان یک پلتفرم VOD این امکان رو فراهم کرده که همین الان کلیک کنید و از تماشای آنلاین قسمت همسایه های خوب لذت ببرید. تماشای آنلاین همراه با کیفیت HD و دوبله فارسی تماشای باب اسفنجی رو خاطره سازتر از همیشه کرده