هنرمند ناشناس

هنرمند ناشناس از فصل دوم انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی
«هنرمند ناشناس» اسم یکی از قسمتهای فصل دوم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باب اسفنجی در کلاسهای هنر اختاپوس شرکت میکنه.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبینیم
اختاپوس هشتپا
افراد در آشپزخانه
شیرفروش
شخصیتهای تصادفی
شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی
دستان باب اسفنجی
مونتی مانیبگز
خلاصه این قسمت
در شروع قسمت اختاپوس هشت پا داره در مرکز یادگیری بزرگسالان هنر درس میده و بیصبرانه منتظر دیدن هنرجوهای جدیدشه. در رو باز میکنه و به جمعیت زیادی خوشآمد میگه که در واقع دنبال کلاس آشپزی هستن. اونها میرن و فقط یه هنرجو باقی میمونه: باب اسفنجی.
اختاپوس کینهتوزانه شروع میکنه به درس دادن به باب اسفنجی. با کشیدن یه دایرهی بیریخت روی تختهسیاه شروع میکنه و به باب اسفنجی هم میگه همین کار رو انجام بده، اما شوکه میشه وقتی میبینه باب اسفنجی میتونه یه دایرهی کامل و بینقص بکشه. از باب اسفنجی میخواد که بهش بگه چطور تونسته همچین کاری بکنه، باب اسفنجی هم بدون زحمت خاصی یه کلهی واقعی از یه انسان رو میکشه، جزئیات رو پاک میکنه و دایرهی کامل رو میذاره بمونه. اختاپوس کاغذ باب اسفنجی رو ازش میقاپه و مچالهش میکنه و بعدش باب اسفنجی ازش یه اریگامی درست میکنه که تصویر خودش و اختاپوسه در حال لیپفراگ بازی کردن. اختاپوس اونم پاره میکنه، اما باب اسفنجی بهسادگی تیکهها رو به شکل تصویری از خودشون درمیآره که دارن بازی رو ادامه میدن.
بعدش اختاپوس مهارتش رو در کار با مُقار نشون میده و یه تیکه آشغال درست میکنه. باب اسفنجی با یه اشارهی چکش، از یه تیکه سنگ خام مجسمهی داوودِ میکلآنژ رو درست میکنه. اختاپوس متحیر شده، اما از سر حسودی شاهکار باب اسفنجی رو مسخره میکنه و استعدادش رو به رسمیت نمیشناسه. باب اسفنجی بدون زیر سؤال بردن قضاوت معلمش، از خودش خجالتزدهس و خودشو از کلاس بیرون میندازه و میافته توی یه ماشین حمل زباله که داره به سمت گورستان زبالهها میره و خودش رو لایق این میدونه. اختاپوس یه ذره برای صدمه زدن به احساسات باب اسفنجی ناراحت شده، اما بههرحال تصمیم میگیره کلاسش رو جمع کنه.
بلافاصله بعدش یه گردآورندهی آثار هنری به نام مونتی مانیبگز از راه میرسه و میگه میخواد برای موزهی جدیدش اثر هنری بخره. اختاپوس اثر خودش رو بهش نشون میده، اما مونتی از هیچکدوم خوشش نمیآد، چون همهشون براساس خودِ اختاپوسن.
اما عاشق شاهکار باب اسفنجی میشه که البته اختاپوس به نام خودش میزنه. در حال حمل این مجسمهی سنگین به ماشین مونتی، اختاپوس اتفاقی میزنه کلهش رو میکَنه. مونتی خیالش راحته که اختاپوس بهراحتی میتونه یکی دیگه درست کنه و قرار میذاره که روز بعد بیاد سراغش. اختاپوس که عاجز باب اسفنجی شده تا یه شاهکار دیگه خلق کنه، به گورستان زبالهها میره و باب اسفنجیِ افسرده رو قانع میکنه که لیاقت یه شانس دیگه رو داره.
وقتی برمیگرده به کلاس هنر، متأسفانه آموزههای قبلی اختاپوس رو از ته قلب پذیرفته و دیگه نمیتونه چیز باکیفیتی خلق کنه. وقتی سعی میکنه یه مجسمهی سنگی دیگه بسازه، اونو به یه تیکه آشغال تبدیل میکنه. اختاپوس خسته و دیوونه شده و شروع میکنه به کوبیدن قطعههای سنگ. بعدش باب اسفنجی به این نتیجه میرسه که موفقیت هنریش بیشتر از ظرفیت اختاپوس بوده و با خراب کردن دیوار میذاره میره و به زبالهدونی برمیگرده.
این قسمت با سر رسیدن مونتی مانیبگز تموم میشه که اثر اختاپوس رو میبینه و متعجبانه میپرسه که مقصر کیه. اختاپوس تقصیرها رو میندازه گردن سرایدار و با عصبانیت ناپدید میشه. البته اختاپوس نیست که ببینه حین عصبانیتش یه نسخهی زیباتر از داوود رو خلق کرده و مونتی با اشک شوق به سرایدار میگه «آقا، شما بهترین هنرمند تمام اعصار هستید».
قسمت هنرمند ناشناس رو چطور ببینیم
سانی فیلم این قسمت رو با کیفیت HD و دوبله فارسی برای شما آماده کرده تا به سادگی یک کلیک تماشا کنید و لذت ببرید