بقای بی عقلها
بقای بیعقلها در فصل دوم انیمیشن باب اسفنجی شلوار مکعبی
قسمت بقای بی عقلها اسم یکی از قسمتهای فصل دوم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باب اسفنجی و پاتریک طی زمستون توی خونهی گنبد درختی سندی گیر میافتن با خواب سندی دربارهی تبهکاران تگزاسی به نام لری کلهپوکه و دن کثیفه بازیگوشی میکنن.
شخصیتهایی که توی قسمت بقای بیعقلها میبینیم
شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی
پاتریک استار
پتبک
سندی چیکس
کلانتر سندی
دَن کثیفه
لَری کلهپوکه
خلاصه این قسمت
در شروع قسمت باب اسفنجی و پاتریک استار تا خونهی سندی مسابقه میذارن که باهاش برن بیرون. اما کل خونه یه پوشش فلزی روش داره و تابلوی «وارد نشوید» هم روی در ورودی نصب شده. توی پاگرد یه تلویزیون میبینن که روشن میشه و یه ویدئو از سندی پخش میکنه که لباس خواب پوشیده و داره یه خروار بلوط میلنبونه. این ویدئو از سندی نشون میده که اون به خواب زمستونی رفته و میخواد کسی مزاحمش نشه، خصوصاً باب اسفنجی که آخر ویدئو به اون تأکید میکنه. با این حال پاتریک در رو باز میکنه و میبینن که داخل خونه پر از برفه.
بعد باب اسفنجی و پاتریک حسابی از دیدن برف خوشحال میشن و حتی کلاههای آبیشون رو بهخاطر رطوبت برف درمیآرن. وقتی از خونهی درختی سندی صداهای عجیبی میشنون، میرن داخل که ببینن چی بوده. میبینن که سندی از خوردن بلوط چندین برابر اندازهی قبلیش شده و تو خواب نازه. اولش سندی با تکون دادنها و اذیتهاشون بیدار نمیشه و داره خواب دو تبهکار با نامهای دن کثیفه و لری کلهپوکه رو میبینه.
اما چیزی نمیگذره که شادی و سروصداهاشون سندی چیکس رو ناگهانی بیدار میکنه و با خوابآلودگی و بیحوصلگی به باب اسفنجی و پاتریک حملهور میشه. بعدش دوباره به خواب فرو میره. بعدش پاتریک از نافش یه جفت گوشگیر پرزی درست میکنه و باب اسفنجی میذاردشون توی گوش سندی که بیدار نشه.
بعدش باب اسفنجی و پاتریک اتاقش رو ترک میکنن که برن برفبازی کنن و تظاهر میکنن که تبهکارهای توی خواب سندی هستن و بعد سر این دعوا میکنن که کدومشون دن کثیفه باشه. بازیهای خرکیشون گوشگیرهای سندی رو درمیآره و تمام صداها رو میشنوه و نیمهخوابآلود بهشون حمله میکنه. حالا که کتکخورده و کبود شدن و طوفان زمستونی داره شدیدتر میشه، باب اسفنجی و پاتریک سعی میکنن برن، اما در یخ زده و باز نمیشه و تا بهار توی خونهی گنبد درختی زندانی میمونن. چند ساعت بعد باب اسفنجی و پاتریک از برف پوشیده شدهن و در حال لرزیدنن.
باب اسفنجی که دیگه نمیتونه فرار کنه و از سرما جون سالم به در ببره، سعی میکنه یه تیکه از پوستهی درخت رو بکنه، اما سندی که توی خواب داره حرف میزنه، هنوز فکر میکنه اون لری کلهپوکه و تهدیدش میکنه که میندازدش توی ریهی مصنوعی. باب اسفنجی این رو نشونهای میدونه که باید پوستهی درخت رو بذاره سر جاش. میرن اتاق سندی و بیمحابا شروع میکنن به کندن پشمش. حالا با لباس پشمی و زمستونی جدیدشون، باب اسفنجی اعلام میکنه که برای طولانیترین و سردترین زمستون تمام دوران آمادهان. اگرچه، زمستون فوراً به پایان میرسه و سندی که اضافهوزنش رو از دست داده، از خواب بیدار میشه. سندی باب اسفنجی و پاتریک رو از بیرون پنجرهش میبینه و هیجانزده میشه. از خونهی درختیش میآد بیرون و از اینکه میبینه باب اسفنجی و پاتریک پشمش رو پوشیدن متعجب میشه، اما وقتی خودش رو نگاه میکنه، میبینه که کاملاً کچل شده و شدیداً از دوستانش عصبانی میشه. باب اسفنجی و پاتریک به این نتیجه میرسن که کندن پشم سندی فکر خوبی نبوده و حالا باید عواقبش رو بکشن.
سندی برای تنبیه باب اسفنجی و پاتریک بهشون اجازهی خروج از خونهش رو نمیده و باهاشون لیموناد مینوشه و اونا رو میپیچونه دور خودش تا وقت رشد دوبارهی پشمش گرم بمونه. باب اسفنجی و پاتریک از این قضیه ناراحتن و این قسمت همینطور تموم میشه.
قسمت بقای بیعقلها رو از فصل دوم انیمیشن باب اسفنجی چطور ببینیم؟
از طرفدارای باب اسفنجی باشید یا نباشید سانی فیلم پیشنهاد میکنه حتما این قسمت رو به راحتی یک کلیک تماشا کنید و لذت ببرید. کیفیت HD و دوبله فارسی این تجربه رو خاطره انگیزتر از همیشه کرده.