یه لقمه غذا
یه لقمه غذا از فصل 7 انیمیشن باب اسفنحی
«یه لقمه غذا» اسم یکی از قسمتهای فصل هفتم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت آقای خرچنگ میفهمه که پلانکتون از والها میترسه و خودش رو به شکل دخترش درمیآره که بترسوندش.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبنییم یا در موردشون میشنویم
باب اسفنجی شلوارمکعبی
والها
اجداد پلانکتون
راوی فرانسوی
بابابزرگ پلانکتون
فامیلهای پلانکتون
کلم
رینچایلد
جولیو
فچر مکگی
میم
خلاصه این قسمت رو با هم بخونیم
در شروع قسمت یه لقمه غذا آقای خرچنگ توی حموم پولش خوابیده تا اینکه بوی سوختگی به مشامش میرسه. بعدش باب اسفنجی به آقای خرچنگ میگه که بوش شبیه مواد منفجرهی جدید پلانکتونه. بعدش پلانکتون کراستیکرب رو منفجر میکنه و دستگاهش باب اسفنجی و آقای خرچنگ رو به اسارت میگیره. پلانکتون آقای خرچنگ رو با یه پر قلقلک میده. باب اسفنجی بهطور اتفاقی جای فرمول سری کربیبرگر رو لو میده. بعدش پرل به آشپزخونه میآد و پلانکتون هم بهخاطر ترسی که از والها داره با وحشت به سمت چام باکت فرار میکنه. بعدش آقای خرچنگ از پرل میپرسه که آیا میتونه یکی از لباسهاش رو قرض بگیره.
پلانکتون به کارن دربارهی ترسش از والها میگه و اینکه پرل رو توی آزمایشگاه دیده. اون بهش میگه که هیچ والی توی چام باکت نیست. بعدش پرل پلانکتون رو میترسونه. فرار میکنه توی چام باکت، جایی که پرل دوباره سروکلهش پیدا میشه و میگه میخواد پلانکتون رو بخوره. این قضیه برای دو هفتهی متوالی ادامه پیدا میکنه. پلانکتون شدیداً میترسه و آخرسر یه کابوس دربارهی پرل شیطانی میبینه که داره خودش و خانوادهش رو میخوره. پلانکتون خبر نداره که تمام این مدت آقای خرچنگ در لباس پرل بوده.
در ادامه قسمت یه لقمه غذا روز بعد پلانکتون میره سمت جاده و میخواد یه اتوبوس از روش رد شه و خودکشی کنه. باب اسفنجی نگران میشه و میره پیش آقای خرچنگ توی دفترش و ازش میخواد که دست از اذیت کردن پلانکتون برداره، اما اون گوش نمیده. آقای خرچنگ به باب اسفنجی یادآوری میکنه که جای فرمول سری رو لو داده و خلاف قوانین کراستیکرب رفتار کرده. از اونجا که آقای خرچنگ منطق سرش نمیشه، باب اسفنجی به پلانکتون میگه که بدترین ترس آقای خرچنگ چیه. پلانکتون دست از خودکشی کردن برمیداره و غافلگیر میشه وقتی میفهمه که این آقای خرچنگ بوده که خودش رو به شکل پرل درمیآورده و تمام این مدت اونو میترسونده. باب اسفنجی میره و پلانکتون هم داره نقشه میکشه که از رقیبش انتقام بگیره.
پلانکتون سعی میکنه با آزار دادن آقای خرچنگ با یه میم ازش انتقام بگیره. بعدش باب اسفنجی با والهای هولوگرافیک پلانکتون رو میترسونه تا نتونه فرمول سری رو بدزده. باب اسفنجی بعدش آقای خرچنگ رو آزاد میکنه و این قسمت هم با شکنجه دادن آقای خرچنگ با میم تموم میشه.
طرفداران حرفهای باب اسفنجی بخونن
قسمت یه لقمه غذا یک ماه و 29 روز قبل از پخشش در تلویزیون آمریکا در Nick.com موجود بود.
اول اسم قسمت یه لقمه غذا رو گذاشته بودن «به خدمت پلانکتون رسیده شد».
واکی باکز بعداً توی بازی ویدئویی نبرد بیکینیباتم حضور پیدا میکنه.
پلانکتون در قسمت یه لقمه غذا از والها میترسه، اما در قسمتهای قبلی بدون ترس با پرل روبهرو شده بود. همچنین در قسمت «جلبک همیشهسبز» پلانکتون میگه «به دخترش نگاه کنید، به بزرگی یه واله».
در آخر قسمت «به وقت خوابآلودگی» پلانکتون و پرل با هم برخورد دارن، وقتی که باقی شخصیتهای اصلی (بهجز کارن) به باب اسفنجی میگن که توی خوابشون نیاد. بهنظر نمیرسه که پلانکتون از پرل بترسه.
در قسمت «مرد پریدریایی و پسر بارناکل شش» پلانکتون ترسش رو نشون نمیده.
در قسمت آینده به نام «فرار از زندان» یکی از زندانیها شبیه پرله. بهنظر نمیرسه که پلانکتون ترسیده باشه.
در این قسمت نشون داده میشه که پلانکتون توی حباب درست کردن مهارت داره، چون میتونه یه سپر حبابی قدرتمند درست کنه تا جلوی لوبیاهایی که باب اسفنجی با سرعت گلوله به سمتش پرت میکنه رو بگیره.
معلوم میشه که پلانکتون از والها میترسه و آقای خرچنگ هم ترس پنهانی از میمها داره.
تبدیلکننده در قسمت «پلانکتون!» یه اسکنر بود.
پیشبینی: پرل واقعی اصلاً به پلانکتون علاقهای نداره و برای ترسوندنش اقدامی نمیکنه و این نشون میده که پرل پلانکتون رو نترسونده و کار آقای خرچنگ بوده. همچنین آقای خرچنگ به پرل میگه که باید یکی از لباسهاش رو ازش قرض بگیره و پرل و باب اسفنجی سر همین گیج و مات میشن.
معلوم میشه که آقای خرچنگ میتونه بهخوبی ادای پرل رو دربیاره و صداش رو تقلید کنه.
یکی از اجداد پلانکتون شبیه کلم توی قسمت «ارتش پلانکتون» هستش.
توی دوبلهی کرواتی اسم قسمت Jedna mala izmišljotina به معنی «یه دروغ کوچولو».
قسمت یه لقمه غذا اولین قسمتیه که توش آهنگ Another Best Day Ever پخش میشه.
قسمت یه لقمه غذا اولین قسمتیه که باب اسفنجی دفاع پلانکتون رو میکنه.
قسمت یه لقمه غذا دومین قسمت فصل هفتم بعد از قسمت «یک دوست برای گری» هستش که اختاپوس توی کراستیکرب حضور نداره.
وقتی آقای خرچنگ داره از ترس یه میم گریه میکنه، پلانکتون بهش میگه «شلوارترسویی» که اسم یکی از قسمتهای هالووینی فصل اوله.
وقتی پلانکتون به باب اسفنجی میگه «کلهپنیری» به قسمت «چه اتفاقی برای باب اسفنجی افتاده؟» اشاره میکنه که توش باب اسفنجی با نام مستعار شهردار شهر جدید کلپ حضور داره.
ارجاعهای فرهنگی قسمت یه لقمه غذا
عنوان این قسمت تقلیدی از عبارت one course meal هستش.
course یعنی سخت و سنگین و به عذاب پلانکتون توی این قسمت اشاره داره.
وقتی پلانکتون از ترس پرل به انزوا کشیده میشه، ناخن و موش رشد میکنه و جای کفش جعبهی دستمال کاغذی پاش میکنه. این اشاره داره هوارد هوگز، کارآفرین قرن بیستم، که وقتی خودش رو به انزوا کشوند به همین عاقبت دچار شد.
سوتی های این قسمت
توی نوشتههای پایانی عنوان قسمت One Course Meal نوشته شده.
وقتی دوربین میره روی پلانکتون یه جعبه روی صورتش پدیدار میشه.
وقتی باب اسفنجی به دفتر آقای خرچنگ میره و بعد از اینکه تصویر پلانکتون رو کشیده، مداد و کاغذی که استفاده کرده ناپدید میشه.
وقتی باب اسفنجی از واقعیت وال بیرون کراستیکرب به پلانکتون میگه، انیمیشن چهرهی پلانکتون برای یه لحظه تغییر میکنه.
وقتی پلانکتون داره سر میخوره توی یه فریم دندونهاش سبز میشه.
قسمت یه لقمه غذا رو کجا ببینیم؟
پلتفرم VOD سانی فیلم تلاش کرده قسمتهای سریال باب اسفنجی مثل قسمت یه لقمه غذا رو براتون با کیفیت HD و دوبله فارسی آماده کنه تا در کنار یه استریم خوب با خیال راحت دکمه پخش رو بزنید و تماشا کنید و لذت ببرید.