باب اسفنجی در آشپزخانه

فصل 7 انیمیشن باب اسفنجی
18 آذر 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 11 دقیقه

باب اسفنجی در آشپزخانه از فصل 7 انیمیشن باب اسفنجی

باب اسفنجی در آشپزخانه اسم یکی از قسمت‌های فصل هفتم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت پلانکتون خودش رو سندی جا می‌زنه که فرمول سری کربی‌برگر رو بدزده.

شخصیت‌هایی که توی این قسمت میبینیم

شلدون پلانکتون

شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی

سندی چیکس

یوجین کربس

اختاپوس هشت‌پا

کارن پلانکتون

کوسه

لری خرچنگه

خلاصه این قسمت

این قسمت توی آشپزخونه‌ی کراستی‌کرب شروع می‌شه و پلانکتون توی یکی از دونه‌های کنجد روی یه نون قایم شده تا بار دیگه برای دزدیدن فرمول سری کربی‌برگر تلاشش رو بکنه. باب اسفنجی نونی که پلانکتون توش قایم شده رو برمی‌داره و باهاش یه کربی‌برگر درست می‌کنه و می‌رسونه سر میز سندی. سندی زیپ لباسش رو باز می‌کنه و برگر رو می‌ذاره توش. بعدش پلانکتون درست قبل از اینکه سندی گاز بزنه از دونه‌ی کنجد می‌پره بیرون. خیلی سریع بی‌هوش می‌شه چون توی کلاه سندی آب نیست.

بعدش سندی می‌ره خونه‌ش. می‌ره حموم و لباس غواصی و کلاه شیشه‌ای‌ش رو درمی‌آره. بعدش می‌ره زیر دوش و آب رو باز می‌کنه و کت پشمی و لباسش رو درمی‌آره. سندی تقریباً کچل و صورتیه و یه دست لباس زیر بنفش زیر دوش پوشیده. کت پشمی‌ش رو برمی‌داره، بو می‌کشه و قبل از برگشتن به دوش آویزونش می‌کنه.

قطره‌های آب از دوش می‌افته توی کلاهش و پلانکتون رو به هوش می‌کنه. بعدش پلانکتون متوجه پشم سندی می‌شه که اونجا آویزونه. برش می‌داره، در رو به روی سندی توی حموم قفل می‌کنه و پشم سندی رو به چام باکت می‌بره. می‌ره داخل پشمش و می‌ره به کراستی‌کرب و وانمود می‌کنه که سندیه. باب اسفنجی خوشحاله که دوباره سندی رو می‌بینه، اما می‌بینه که لباس غواصی و کلاهش رو نپوشیده. سندی پاسخ می‌ده که حالا می‌تونه زیر آب هم نفس بکشه. باب اسفنجی هم باورش می‌شه. پلانکتون از باب اسفنجی درباره‌ی نکات مربوط به کربی‌برگر می‌پرسه.

بعد از چند نکته‌ای که باب اسفنجی می‌گه، آقای خرچنگ از در آشپزخونه وارد می‌شه و می‌گه که می‌خواد فرمول رو بذاره روی میز جلوی چشم. پلانکتون توی پشم سندی از خوشحالی ذوق می‌کنه، چون حالا دزدیدن فرمول خیلی ساده‌تره.

در همین حال سندی دوشش رو تموم می‌کنه. یه حوله دور خودش می‌پیچه و می‌ره که پشم بوگندوش رو هم خشک کنه. اما پشمش دیگه اونجا نیست. وقتی می‌بینه داخل گیر افتاده، در رو می‌شکنه و مطمئنه که یکی اونو دزدیده. بعدش حوله رو درمی‌آره و به‌جای کلاهش یه قوری قهوه می‌ذاره روی سرش و می‌ره تا متهم رو پیدا کنه که احتمالاً می‌خواد پشمش رو تو بازار سیاه بیکینی‌باتم بفروشه. اما اهالی بیکینی‌باتم فکر می‌کنن که لخته و پوست بی‌موی صورتی‌ش رو مسخره می‌کنن و بهش می‌گن «بز بی‌مو»، «موش‌خرمای لخت» و «سنجاب لخت». سندی با علف دریایی یه دامن موقت برای خودش درست می‌کنه، اما وقتی داره بدن بی‌موش رو با حرارت گرم می‌کنه، ترد و شکننده می‌شه و می‌ریزه.

توی کراستی‌کرب باب اسفنجی داره به پلانکتون آموزش می‌ده که نون رو دقیقاً کجای برگر بذاره، اما اون همیشه یه مقدار جابه‌جا و اشتباه اونو می‌ذاره. تسلیم می‌شه، فرمول رو می‌دزده و فرار می‌کنه. سندی واقعی وارد کراستی‌کرب می‌شه و درست به‌موقع جلوش رو می‌گیره. پشمش رو جمع می‌کنه و پلانکتون رو می‌ذاره توی یه شیشه‌ی خردل. متأسفانه پلیس می‌آد می‌گیردش. وقتی می‌گن که می‌خواد این بیمار روانی رو ببرن، سندی فکر می‌کنه قراره پلانکتون رو برای دزدیدن پشمش دستگیر کنن، اما خودش رو به جرم لخت شدن در ملأعام دستگیر می‌کنن و اونم نفسش رو با ناراحتی بیرون می‌ده و این قسمت هم تموم می‌شه.

طرفدارای حرفه‌ای باب اسفنجی بخونن

مردمی که به سندی می‌گن «بز بی‌مو»، «موش‌خرمای لخت» و «سنجاب لخت».

باب اسفنجی که مرتب به سندی می‌گه «اوه، دوباره سعی کن» تا دوباره نون رو بذاره روی برگر.

اول قرار بود سندی توی این قسمت کاملاً لخت باشه، مثل توی استوری‌بورد، اما طرح اولیه‌ی بی‌موی سندی به‌قدری قدیمی بود که به درد نمی‌خورد و با یه مدل بی‌موی دیگه جایگزین شد که شبیه قسمت «بقای بی‌عقل‌ها» بود و سندی به‌جای لخت شدن لباس‌زیر پوشید.

توی این قسمت سندی پشمش رو درمی‌آره که دوش بگیره.

این قسمت شبیه قسمت «خرچنگ مقلد» چون توی اون قسمت هم پلانکتون برای دزدیدن فرمول وانمود می‌کنه که یکی دیگه‌س.

این تنها قسمتیه که سندی توش دستگیر می‌شه. هرچند توی یه صحنه‌ی حذف‌شده‌ای از قسمت «مسابقه‌ی بزرگ حلزون‌ها» به‌خاطر لگد زدن به باسن باب اسفنجی دستگیر می‌شه.

برای حیوانات ممکن نیست که بدون درد خیلی زیاد پشمشون رو بکنن و احتمالاً از خون‌ریزی یا شوک بمیرن.

در قسمت «بقای بی‌عقل‌ها» سندی پشم واقعی داره که باب اسفنجی و پاتریک اونو می‌کنن.

این یعنی این دومین قسمتیه که اون بدون پشمش دیده می‌شه.

این دومین قسمتیه که سندی برای تنفس زیر آب از چیزی غیر از کلاهش استفاده می‌کنه، اولی قسمت «فشار» بود.

در قسمت «فشار» سندی از شیشه‌ی خیارشور استفاده می‌کنه. توی این قسمت از قوری قهوه استفاده می‌کنه.

باب اسفنجی تأکید می‌کنه که کربی‌برگر باید تو دمای دقیق 274 درجه سرخ بشه، اما در قسمت «تعطیلات شوم» می‌گه دمای اجاق باید دقیقاً 298 درجه باشه.

صفحه‌ی عنوان از پس‌زمینه‌ای مشابه قسمت «می‌میرم برای پای» استفاده می‌کنه. همچنین شبیه کارت زمانی «در همین حال در کراستی‌کرب» در قسمت «تعویض بزرگ» هستش.

تظاهر کردن به کسی دیگه جرم جدی‌ایه و به‌طور منطقی پلانکتون هم باید بره زندان.

توی قسمت «پروفسور اختاپوس» نشون داده می‌شه که اختاپوس به جرم تظاهر کردن به اسکیلیام دستگیر می‌شه.

این اولین قسمتیه که به سندی می‌گن «سنجاب». این اتفاق توی قسمت «طرف خشن باب اسفنجی» هم می‌افته.

در این قسمت سندی می‌تونه زیپ لباسش رو باز کنه و با منتقل کردن کربی‌برگر به کلاهش اونو بخوره، اما در قسمت «فشار» نمی‌تونه این کار رو کنه چون کلاه راه دهنش رو بسته.

در این قسمت معلوم می‌شه که بیکینی‌باتم بازار سیاه داره.

صحنه‌ای که باب اسفنجی موقع گذاشتن نون روی برگر به‌طور مکرر به پلانکتون می‌گه «اوه، دوباره سعی کن»، توی یوتیوب حسابی معروف شده و یه کلیپ ده‌دقیقه‌ای روی دور تکرار ازش هست.

این اولین قسمتیه که توش آهنگ‌های Cocksure Capers، Harry the Hippo و Sneaking About پخش می‌شه.

به‌طور اتفاقی هر سه تای این آهنگ‌ها رو فیلیپ گرین نوشته.

این قسمت به‌دلیل ارجاعات جنسی و برهنگی مختصر برای کودکان توی استرالیا ممنوع شد.

ارجاع‌های فرهنگی قسمت باب اسفنجی در آشپزخانه

عنوان این قسمت تقلیدی از عبارت «یکی با دینا توی آشپزخونه‌س» از آهنگ I've Been Working on the Railroad هستش.

وقتی کارن از پلانکتون می‌پرسه که آیا درباره‌ی این نقشه که خودش رو جای سندی بزنه جدیه یا نه، جواب می‌ده «جدی مثل حمله‌ی کوسه». این تقلیدی از اصطلاح «جدی مثل حمله‌ی قلبی» هستش.

قسمت باب اسفنجی در آشپزخانه رو کجا ببینیم

این قسمت رو هم توی سانی فیلم با کیفیت HD و دوبله فارسی آماده کردیم تا تماشا کنید و لذت ببرید. سعی کردیم تجربه تماشای آنلاین باب اسفنجی براتون توی سانی فیلم از همه جا لذت بخشتر باشه.