از گولاگون می آید
«از گولاگون میآید» از فصل 9 کارتون باب اسفنجی
«از گولاگون میآید» اسم یکی از قسمتهای فصل نهم باب اسفنجی شلوارمکعبیه که توی سایت سانی فیلم براتون دوبله و آماده کردیم. در این قسمت یه حباب غولپیکر از توی مرداب گو تشکیل میشه و بیکینیباتم رو میترسونه.
شخصیتهای این قسمت
باب اسفنجی شلوارمکعبی
پاتریک استار
اختاپوس هشتپا
سندی چیکس
شلدون پلانکتون
یوجین کربس
کارن پلانکتون
کلهماهی واقعی
پرچ پرکینز
تحلیلکننده
شخصیتهای تصادفی
تامی
بچهماهی
رگ
ماهی سفید
ماهی عروس
ماهی داماد
سرپرست مدرسهی موسیقی
حباب اسفنجی
حباب غولپیکر
شاه نپتون
خلاصه این قسمت
پردهی اول
یه روز عادی توی مرداب گو باب اسفنجی و پاتریک دارن توی ساحل بازی میکنن و خوش میگذرونن. ناگهان حبابهای بزرگ بنفش از شکاف آتشفشانی کف مرداب بالا میآن. دو تا از این حبابها به باب اسفنجی و پاتریک که دارن غرق میشن نزدیک میشن. روی حبابها سوار میشن و روی سطح آب بالا و پایین میپرن و به چند ماهی که دارن موجسواری میکنن و یه هلهلهچی میخورن. در همین حال پلانکتون هم میخواد با یه فرغون چام بفروشه که اختاپوس هشت با یه چتر لهش میکنه. باب اسفنجی و پاتریک با حبابهای لزجشون میپرن و میخوان اختاپوس و بساطش رو له کنن. به ذهن پلانکتون میرسه که این کارماست و متوجه میشه که باب اسفنجی و پاتریک دارن مثل توپ حباب رو بالا و پایین میبرن. نمیدونه چیه و میخواد از اختاپوس بپرسه، اما اختاپوس میره و با عصبانیت باب اسفنجی و پاتریک رو سرزنش میکنه.
چیزی نمیگذره که سندی چیکس بهشون نزدیک میشه. سندی سعی میکنه به باب اسفنجی، پاتریک، اختاپوس، بیکینیباتمیها و پلانکتون توضیح بده که حبابها از سوپرگوی سمی درست شدهن. میگه تا وقتی ثابت بمونن خطری ندارن و اینطوری که هی تکون میخورن، اگه بترکن، میتونن بخش بزرگی از بیکینیباتم رو با گوی بنفش بپوشونن. پلانکتون اینو میشنوه و از یه کشتی چندمنظوره رونمایی میکنه تا شکاف رو پیدا کنه و یه حباب بزرگ درست کنه که کل شهر رو پوشش بده، چون بیشترشون کوچیکن و اندازهی توپ ساحلی هستن. بعدش میره زیر مرداب تا شکافی که حبابها ازش بیرون میآن رو پیدا کنه.
در همین حال حبابهای بیشتری از مرداب بلند میشن و بیکینیباتمیها شروع میکنن به استفاده از اونها. با اینکه سندی گفته بود اونا خطرناکن، باب اسفنجی و پاتریک استار به بازی با حبابها مثل توپ ادامه میدن. اختاپوس از حباب بهعنوان کلاهگیس استفاده میکنه. شهروندان دیگه هم برای هدفهای خودشون ازشون استفاده میکنن. پرچ پرکینز با جانی برای اخبار بیکینیباتم گزارش تهیه میکنه. از شهرت حبابهای گو توی مرداب گو میگه. سندی که حالا دیگه با نظریهش داره دیوونه میشه، دوباره سعی میکنه بهشون هشدار بده تا دست از بازی با گو بردارن. باز هم کسی باورش نمیکنه. پلانکتون به نقشهش برای استفاده از گو ادامه میده و مصممه که شکاف رو به هر قیمتی هم که شده پیدا کنه. چیزی نمیگذره که پیداش میکنه. پلانکتون و کارن شکاف رو بازتر میکنن تا بزرگترین حباب رو آزاد کنن. از مرداب گو بیرون میآد و بالاخره همه قانع میشن که ساحل رو تخلیه کنن.
پردهی دوم
سهتایی حباب رو آزمایش میکنن و میفهمن که خطرناکه. باید با وسایلی که توی خونهی درختی سندیه اونو متوقف کنن، بنابراین باب اسفنجی، پاتریک و سندی میرن خونهی سندی. اما پاتریک به درون حباب کشیده میشه. سندی و باب اسفنجی سوار زیردریایی میشن و میرن پاتریک رو نجات بدن. سریع حباب غولپیکر رو پیدا میکنن و به پاتریک میگن که سوار زیردریایی بشه، اما پاتریک قبول نمیکنه و اونا هم یه جرثقیل میفرستن پایین که پاتریک رو که روی گو نشسته بکشن بالا. پاتریک به درون زیردریایی کشیده میشه و حالا سه تاشون آماده میشن که حباب رو متوقف کنن. وقتی کشتی پلانکتون رو میبینن میفهمن که اون داره کنترلش میکنه. پلانکتون رو دور حباب تعقیب میکنن. خیلی آسون میگیرنش. متأسفانه معلوم میشه که تله بوده و پلانکتون ازشون باهوشتر بوده و از حباب پرتشون میکنه پایین. برای نمک پاشیدن روی زخمشون، پلانکتون زیردریایی سندی رو هم نابود میکنه. حالا سهتایی با پای پیاده پلانکتون رو توی بیکینیباتم تعقیب میکنن.
سر از کراستیکرب درمیآرن. باب اسفنجی، پاتریک، سندی، کلی بیکینیباتمی و آقای خرچنگ مقابل پلانکتون و حباب کنار کراستیکرب و چام باکت قرار دارن. باب اسفنجی سعی میکنه با درست کردن یه حباب غولپیکر دورش کنه. اما این اقدام نتیجهی معکوس میده. پلانکتون از آقای خرچنگ میخواد که فرمول کربیبرگر رو بهش بده، وگرنه حباب رو میترکونه و کل شهر رو با گوی بنفش میپوشونه. آقای خرچنگ که سر دوراهی گیر کرده، با بیمیلی فرمول رو میده بهش، چون اگه نمیداد مردم عصبانی کراستیکرب رو خراب میکردن و خودشون برش میداشتن یا اینکه باید کلی وقت صرف میکردن و بیکینیباتم رو تمیز میکردن. اما پلانکتون میزنه زیر قولش و حباب رو میترکونه و باعث میشه کل شهر با گوی بنفش پوشیده بشه.
پلانکتون میره و میخواد فرمول رو توی کشتیش بخونه. نوشته «فقط یه مادهی اولیه لازمه...» سریع میفهمه که فرمول قلابیه و کاغذ رو باز میکنه و یه دینامیت توش میبینه. دینامیت منفجر میشه و کشتیش روی سقف چام باکت سقوط میکنه. آقای خرچنگ در حالی که از گو پوشیده شده به تنبیه پلانکتون میخنده. سندی بهش یادآوری میکنه که همه و همهچیز بیکینیباتم از گو پوشیده شده. اما آقای خرچنگ بهش یادآوری میکنه که توی بدترین شرایط هم میتونه سودآوری کنه. یه ماشین تمیزکننده درست میکنه و باب اسفنجی با یه حباب همه رو تمیز میکنه و این قسمت هم تموم میشه.
طرفداران حرفهای باب اسفنجی بخونن
یه کلیپی از این قسمت در تبلیغات نیکلودئون پخش شد.
یه کلیپ از این قسمت توی فیلم Monster Trucks نیکلودئون سال 2017 دیده میشه.
فونت صفحهی عنوان مشابه قسمتهای «سیارهی عروس دریایی» و «کفگیر اهریمنی» هستش.
اتفاقاً «کفگیر اهریمنی» و «از گولاگون میآید» جفتشون توی فصل نهم هستن.
فونت صفحهی عنوان همچنین شبیه لوگوهای Angry Birds و 1000 Ways to Die هستش.
این دومین قسمتیه که از آهنگ Out of the Crypt توی صفحهی عنوان استفاده میکنه. اولی قسمت «به مثلث بیکینیباتم خوش آمدید» بود.
این اولین قسمت فصل نهم با مدت زمان دو برابر هستش.
بهترتیب پخش این دومین قسمت دو برابر زمان فصله. اولین قسمت دو برابر «باب اسفنجی، تو اخراجی» و سومی «خداحافظ همبرگر خرچنگی» هستش.
این آخرین قسمت دو برابری هستش که قبل از فیلم سینمایی باب اسفنجی بیرون از آب پخش شده.
این قسمت دومین باریه که پلانکتون کنار مرداب گو دیده میشه و میخواد اونجا چام بفروشه. اولی «راه رفتن آهسته» بود.
این سومین نمایش کلوزآپ ماه بود. دو تای اول «موشک سندی» و «سفر به ماه» هستن.
این سومین قسمت دو برابریه که با صفحهی عریض تولید شده. اولی «مکعب یا حقیقت» و دومی «کریسمس باب اسفنجی» بود.
این سومین قسمتیه که آقای خرچنگ پلانکتون رو با فرمول قلابی گول میزنه. اولی «ارتش پلانکتون» و دومی «برگ جدید» بود.
این اولین قسمتیه که پاتریک توی مرداب گو بهجای شورت همیشگیش مایوی خودش رو میپوشه.
این اولین قسمتیه که باب اسفنجی با مایوش آستین نپوشیده.
شکستهای دیوار چهارم:
بعد از اینکه پرچ پرکینز میپره توی آب و میگه «این پرچ پرکینزه و من دارم خیس میشم. برگشتم به شما.» صحنه عوض میشه تا دوباره روی قسمت تمرکز کنه. احتمالاً اون داشته با دوربین خبری صحبت میکرده.
پلانکتون گو رو از شیشهی جلو پاک میکنه تا بیننده بتونه داخل رو ببینه.
توی تبلیغ و راهنمای تلویزیون نیکتونز بریتانیا به این قسمت «باب اسفنجی علیه گو» گفته شده.
توی تلویزیون نیکلودئون، AT&T U-Verse و DirecTV هم با همین نام بهش اشاره میشه.
این اتفاق توی راهنمای تلویزیون برای Xfinity/Comcast هم میافته.
نسخهی پارامونت پلاس هم همین عنوان رو نشون میده.
توی یه تبلیغی برای این قسمت یه نسخهای از آهنگ Can Can پخش میشه.
در این قسمت باب اسفنجی و پاتریک بلد نیستن شنا کنن. باب اسفنجی رو در این قسمتها در حال شنا کردن دیده بودیم:
توی «باب اسفنجی غریقنجات میشود» لری بهشون شنا یاد میده.
در «پاتریک، پرستار حیوون خونگی» باب اسفنجی رو، وقتی از پیش مامانبزرگش میره خونه و آب از خونهش میزنه بیرون، در حال شنا میبینیم.
در «سوتسوتک» باب اسفنجی و پاتریک رو در حال شنای سریع پشت میبینیم که در همون حال دارن سوت هم میزنن.
در «جوش صورت» باب اسفنجی وقتی در حموم رو باز میکنه، توی آب اشک چشم پرل شنا میکنه.
پیشنمایشی از برنامهی انیمیشنی Breadwinners نیکلودئون بعد از این قسمت پخش شد.
یه بازی آنلاین براساس این قسمت هست به نام The Goo from Goo Lagoon.
حبابهای گو در این قسمت بنفشن، با اینکه پسزمینهی صفحهی عنوان سبز نشونشون میده.
دویدن جلو و عقب باب اسفنجی و پاتریک جلوی موج مثل دویدن به داخل و بیرون خونهشون در قسمت «احساس غرق شدن» هستش.
چام فروختن پلانکتون روی چرخ شبیه وقتیه که در قسمت «خرید پنجرهای» اونا رو توی جعبه میفروشه.
آینهی برنزه که در این قسمت دیده میشه با اونی که در قسمت «مرد پریدریایی و پسر بارناکل» میبینیم متفاوته. همچنین توی جفت قسمتها اختاپوس داره ازش استفاده میکنه.
وقتی دستهای پاتریک با گو پوشیده شده، دست خودش رو میکنه و دیگه رشد نمیکنه. در حالت عادی دست و پای یه ستارهی دریایی دوباره رشد میکنه. اما دست و پای پاتریک در قسمت «ستارهی کاراته» دوباره رشد میکنه.
زیردریایی سندی از قسمت «دردسرهای حبابی» دوباره دیده میشه و نابود هم میشه.
توی اون قسمت هم بهش صدمه میرسه.
وقتی پاتریک از حباب اسفنجی جدا میشه میگه «خداحافظ حباب اسفنجی.» مشابه این جمله رو در قسمت «الان نگاه نکن» هم میگه.
وقتی سندی و باب اسفنجی در قسمت «سفر به ماه» دوباره وارد جو زمین میشن، سندی باید مطمئن بشه که اونا نسوختن. اما پلانکتون میره بالا و سریع میآد پایین و اصلاً نمیسوزه.
آخر سر همه تمیز میشن. این قضیه مشابه قارچزدایی در قسمت «قارچ در میان ما» هستش.
نجاتغریق شورتش شبیه مال پاتریکه.
ارجاعهای فرهنگی این قسمت
عنوان قسمت اشاره داره به فیلم It Came from Outer Space ساختهی 1953.
کاکل پاتریک شبیه موی الویس پرسلیه.
خطاها
وقتی باب اسفنجی و پاتریک قبل از اینکه بخورن به نت روی حبابهای گو بالا و پایین میپرن، باب اسفنجی نشون داده میشه و بعد پاتریک رو به دنبالش میبینیم، اما وقتی باب اسفنجی از روی نت میپره و پاتریک میخوره به نت، پاتریک پشت باب اسفنجیه.
وقتی اختاپوس چرخ چام رو خراب میکنه، تیکههای چام رو میشه اطرافش دید. چند لحظه بعد چام ناپدید شده.
باب اسفنجی و پاتریک جفتشون بدون اینکه نشون داده شه لباسشون از مایو به لباس عادیشون تغییر میکنه، درست مثل مال دیل.
دکمهی روی لباس سندی که پروژکتور رو باز میکنه بین بالای زیپ و خود زیپ قرار داده شده.
وقتی بیل میپره توی سطل آشغال، کثیف میشه و رنگش از سبز به آبی تغییر میکنه.
وقتی حباب غولپیکر رو بین کراستیکرب و چام باکت میبینیم، مسیری که از چام باکت به جاده کشیده شده نیستش. مسیر به سمت کراستیکرب هم ناپدید شده.
«از گولاگون میآید» رو کجا ببینیم؟
این قسمت رو میتونید توی سانی فیلم با کیفیت HD و دوبله فارسی تماشا کنید.