اختاپوس نوزاد

فصل 9 انیمیشن باب اسفنجی
17 دی 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 13 دقیقه

اختاپوس نوزاد از فصل 9 انیمیشن باب اسفنجی

اختاپوس نوزاد اسم یکی از قسمت‌های فصل 9 باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت ضربه‌ی به سر اختاپوس باعث می‌شه فکر کنه بچه‌س و مثل بچه‌ها رفتار کنه و باب اسفنجی و پاتریک هم باید ازش مراقبت کنن.

شخصیت‌هایی که توی این قسمت میبینیم یا در موردشون میشنویم

کاراکتر باب اسفنجی شلوارمکعبی

اختاپوس هشت‌پا

اختاپوس کوچولو

پاتریک استار

آقای خرچنگ

گری حلزونه

شاه نپتون

آقای واکر

شخصیت‌های تصادفی

خلاصه قسمت اختاپوس نوزاد

در شروع قسمت اختاپوس نوزاد اختاپوس داره توی وان حمومش ریلکس می‌کنه که باب اسفنجی و پاتریک که دارن با اسباب‌بازی‌های دوران بچگی باب اسفنجی بازی می‌کنن، براش مزاحمت ایجاد می‌کنن؛ اختاپوس هم بیرون می‌آد و ازشون می‌خواد که دست از سروصدا کردن بردارن و بالغانه رفتار کنن. اما باب اسفنجی و پاتریک گوش نمی‌دن. اختاپوس برمی‌گرده خونه‌ش، اما سر راه روی یه اسباب‌بازی سر می‌خوره و به سرش ضربه می‌خوره. این ضربه به سرش باعث می‌شه خودش هم مثل بچه‌ها رفتار کنه. بعدش باب اسفنجی و پاتریک می‌برنش بیمارستان.

توی بیمارستان دکتر بهشون می‌گه که اختاپوس دچار عارضه‌ی ذهنی‌ای شده که توی اصطلاح پزشکی بهش می‌گن «به سرش ضربه خورده»! این یعنی از نظر فیزیکی بزرگساله، اما از نظر ذهنی یه بچه‌س. دکتر اضافه می‌کنه که باید از سرش در برابر ضربه‌های جدید مراقبت کرد، وگرنه بچه باقی می‌مونه.

اما بعداً توی خونه‌ی باب اسفنجی وقتی باب اسفنجی می‌خواد به اختاپوس غذا بده، پاتریک اختاپوس رو پرت می‌کنه هوا و سرش می‌‌خوره به سقف. باب اسفنجی بهش یادآوری می‌کنه که باید از کله‌ی اختاپوس در برابر ضربه‌های بیشتر محافظت کنن. باب اسفنجی سعی می‌کنه به اختاپوس غذا بده، اما غذاش رو دوست نداره و تفش می‌کنه روی باب اسفنجی. پاتریک غذا رو از روی صورت باب اسفنجی لیس می‌زنه و از اختاپوس برای تقسیم کردن غذاش تشکر می‌کنه. بعدش سعی می‌کنن با چند تا بازی اختاپوس رو سرگرم کنن. با نون بیار کباب ببر شروع می‌کنن، اما وقتی نوبت اختاپوس می‌رسه، تندتند به باب اسفنجی و پاتریک سیلی می‌زنه و پرتشون می‌کنه بیرون توی خیابون.

اختاپوس فرار می‌کنه و باب اسفنجی و پاتریک هم وقتی داره سینه‌خیز به سمت خیابون می‌ره دنبالش می‌کنن و چیزی نمونده که یه کامیون بزنه به اختاپوس. راننده‌ی کامیون خوابش برده، اما پاتریک جاده رو بلند می‌کنه و باعث می‌شه کامیون پرواز کنه. اما وقتی پاتریک جاده رو می‌ندازه سرجاش، اتفاقی دوباره به کله‌ی اختاپوس ضربه می‌زنه. بعدش باب اسفنجی و پاتریک برمی‌گرن داخل و اختاپوس رو می‌ذارن توی قفس، اما اختاپوس قفس رو دوست نداره و شروع می‌‌کنه به گریه کردن.

برای چندین روز گریه می‌کنه. بعد از 72 ساعت باب اسفنجی با پاتریک می‌ره سر کار توی کراستی‌کرب و ازش می‌‌خواد که وقتی مشغول کاره، اختاپوس رو نگه داره، اما پاتریک که از نگه‌داری اختاپوس خسته شده، روی میز خوابش می‌بره.

اختاپوس به آقای خرچنگِ عصبانی اطلاع می‌ده که ذهن اختاپوس بچه شده و نمی‌تونه کار کنه. آقای خرچنگ اهمیتی نمی‌ده، چون مشتری‌ها بیرونِ در هستن و عملاً دارن التماس می‌کنن که به آقای خرچنگ پول بدن. بعدش ایده‌ای به ذهن باب اسفنجی می‌رسه. اختاپوس رو می‌بره پشت صندوق می‌ذاره روی یه صندلی بلند. وقتی کله‌ی اختاپوس می‌افته روی صندوق، باب اسفنجی به سرش چسب می‌زنه تا بچسبه به صندلی و نتونه فرار کنه. وقتی آقای خرچنگ به مشتری‌ها اجازه‌ی ورود می‌ده، اختاپوس دست و سر یکی از مشتری‌ها رو می‌مکه و باب اسفنجی جلوش رو می‌گیره.

بعدش باب اسفنجی کاغذهای سفارش رو به اختاپوس می‌ده که روشون بنویسه، اما اختاپوس درعوض خط‌خطی‌شون می‌کنه و می‌ندازه توی آشپزخونه. باب اسفنجی ازش می‌پرسه می‌خورن یا می‌برن. بعدش از پنجره بیرون رو نگاه می‌کنه و می‌بینه اختاپوس داره صورت نت پیترسون رو خط‌خطی می‌کنه. نت جیغ می‌کشه و از رستوران فرار می‌کنه. پیلار اختاپوس رو به‌دلیل قبول نکردن سفارش سرزنش می‌کنه. اختاپوس یه چیزی تایپ می‌کنه و بعد فکش رو می‌کوبه به صندوق و بلند ناله می‌کنه.

باب اسفنجی فکر می‌کنه باب اسفنجی داره گریه می‌کنه، چون پیلار سرش داد کشیده و باب اسفنجی به پیلار می‌گه که خجالت بکشه. بعدش اختاپوس پوشکش رو کثیف می‌کنه. مشتری‌ها متوجه بوی بد پوشک اختاپوس می‌شن و آقای خرچنگ به باب اسفنجی می‌گه عوضش کنه. هر جا می‌ره که پوشک اختاپوس رو عوض کنه، یا مردم نشستن، یا دارن رد می‌شن و یا می‌‌خوان یه چیزی برای غذا بردارن. آقای خرچنگ به باب اسفنجی می‌گه اختاپوس رو ببره توی آشپزخونه، جایی که غذا آماده می‌شه، عوضش کنه. این حال مشتری‌ها به‌هم می‌زنه و اونجا رو ترک می‌کنن.

آقای خرچنگ به باب اسفنجی می‌گه اختاپوس رو از رستورنش بیرون ببره. باب اسفنجی گریه می‌کنه و به آقای خرچنگ می‌گه که اگه اینجا جای اختاپوس نیست، پس خودش هم نمی‌مونه. اما تو راه بیرون رفتن روی اختاپوس سر می‌خوره و می‌افته توی آشپزخونه و اونجا کله‌ی اختاپوس رو می‌کوبه به ماهی‌تابه و سرخ‌کن.

اختاپوس می‌افته توی دستگاه یخ‌ساز و یخ می‌ریزه روی صورتش و مشکل سرش رو حل می‌کنه و به حالت بزرگسالی برمی‌گرده. باب اسفنجی نفس راحتی می‌کشه که اختاپوس دوباره بزرگ شده و اختاپوس هم که گیج شده، می‌پرسه که چرا بزرگسال نباشه. می‌فهمه که پوشک تنشه و خودشو هم خراب کرده.

وقتی باب اسفنجی می‌خواد به اختاپوس بگه که می‌‌خواسته عوضش کنه، اختاپوس با لحن بی‌روحی بهش می‌گه که یه کلمه‌ی دیگه هم حرف نزنه و اونجا رو ترک می‌کنه. بعدش باب اسفنجی جواب می‌ده «بچه‌ها، خیلی زود بزرگ می‌شن» و این قسمت هم تموم می‌شه.

طرفداران حرفه‌ای باب اسفنجی بخونن

قسمت اختاپوس نوزاد توی پخش اولیه با قسمت «نام خوب کربی» جفت شده بود، اما از اون زمان با قسمت «مدرک میلک‌شیک» جفت شد.

قسمت اختاپوس نوزاد و قسمت نام خوب کربی درست قبل از پخش نسخه‌ی اصلی فیلم سینمایی E.T. the Extra-Terrestrial ساخته‌ی 1982 پخش شدن و برای بزرگداشت 30امین سالگرد فیلم این اتفاق افتاد.

بعضی از اسباب‌بازی‌های توی جعبه در قسمت اختاپوس نوزاد شبیه اسباب‌بازی‌هایی هستن که توی قسمت «مهارت جرثقیلی» دیدیم، از جمله هشت‌پا و خرس تدی.

وقتی به سر اختاپوس ضربه می‌خوره بزرگ می‌شه، اما معلوم نیست که چرا دماغش آب می‌ره.

Itis پسوندی برای تورم یا عفونته. این یکی از معدود قسمت‌هاییه که از این پسوند بدون اشاره به معنی واقعی‌ش استفاده می‌کنه. در این صورت تصادفی 116 به باب اسفنجی و پاتریک می‌گه اختاپوس از بیماری Head-go-boom-boom-itis رنج می‌بره. اختاپوس اما از هیچ‌کدوم از اون‌ها رنجی نمی‌برد.

این اتفاق در قسمت «گزارش شفاهی» هم می‌افته، وقتی که سندی به باب اسفنجی می‌گه به Oral-Reportitis مبتلاست و توی قسمت «بیماری اختاپوسی» اختاپوس ادای مریضی‌ای رو درمی‌آره که اسمش مریضی اختاپوسیه؛ بنابراین هیچ‌کدوم از این قسمت‌ها به‌درستی از این پسوند استفاده نمی‌کنن.

وقتی اختاپوس نوزاد روی صورت تصادفی 41 نقاشی می‌کشه، تصادفی می‌گه «صورتم، صورتم! همچنین پاهام، اما بیشتر صورتم!» این اولین بار بعد از قسمت «شافل‌بورد» هستش که شوخی «پاهام!» شنیده نمی‌شه، اما بهش اشاره می‌شه.

قسمت اختاپوس نوزاد و قسمت «گری عاشق» جفتشون با جمله‌ی باب اسفنجی که می‌گه «خیلی زود بزرگ می‌شن» تموم می‌شه.

همچنین در پایان قسمت «دوست حبابی» هم یه جمله‌ای تو همین مایه‌ها می‌گه: «خیلی سریع باد می‌کنن و بزرگ می‌شن».

این قسمت تو بعضی چیزها دومه

دومین قسمتی که اختاپوس بیرون خونه‌ش لخته و حباب دور کمرش رو گرفته. اولی قسمت «مرخصی اختاپوس» بود.

دومین قسمتی که اختاپوس به‌خاطر آسیب دیدن قیافه‌ش تغییر می‌کنه. اولی «دو چهره‌ی اختاپوس» بود.

دومین قسمتی که اختاپوس بچه می‌شه. اولی «گاز نی‌نی‌کوچولو» بود.

دومین قسمتی که باب اسفنجی و پاتریک مثل پدر و مادرها رفتار می‌کنن. اولی «صدف دوکفه‌ای» بود با جونیور.

صحنه‌ای که پاتریک داره تلویزیون می‌بینه و باب اسفنجی اختاپوس نوزاد رو نگه داشته، اشاره داره به قسمت «صدف دوکفه‌ای» که پاتریک طفره می‌ره و باب اسفنجی از جونیور مراقبت می‌کنه.

دومین قسمتیه که پاتریک جاده رو بلند می‌کنه. اولی «چه اتفاقی برای باب اسفنجی افتاده؟» بود.

دومین قسمتی که پاتریک خوابش می‌بره و برای ادامه‌ی قسمت دیده نمی‌شه. اولی بوسه های مامان بزرگ بود.

به‌ترتیب پخش این اولین قسمتیه که صفحه‌ی عنوان 16:9/HDTV هستش.

ظاهراً بیشتر اتفاقات این قسمت حین طوفان می‌افته.

قسمت اختاپوس نوزاد رو کجا ببینیم؟

توی سانی فیلم قسمت اختاپوس نوزاد رو با کیفیت HD و دوبله فارسی آماده کردیم تا تماشا کنید و لذت ببرید. مهمون سانی فیلم باشد و از تماشای آنلاین کارتون باب اسفنجی لذت ببرید.