پیرمرد پاتریک

فصل 11 انیمیشن باب اسفنجی
12 بهمن 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 9 دقیقه

پیرمرد پاتریک‌ از فصل 11 کارتون باب اسفنجی

پیرمرد پاتریک اسم یکی از قسمت‌های فصل 11 باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت پاتریک فکر می‌کنه پیرمرد شده و حالا باب اسفنجی باید بهش یادآوری کنه که بچه بودن چقدر خوش می‌گذره.

شخصیت‌هایی که توی این قسمت میبینیم

شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی

باب اسفنجی پیرمرد

پاتریک استار

پاتریک پیرمرد

لری خرچنگه

مورتیمر

مارکو

دختر بالدار آبی

مادر دختر بالدار آبی

پیشگو

کلارابل

شخصیت‌های تصادفی

خلاصه این قسمت رو با هم بخونیم

این قسمت وقتی شروع می‌شه که باب اسفنجی و پاتریک توی استخر عمومی دارن مارکو پولو بازی می‌کنن. باب اسفنجی می‌گه مارکو و یه بیکینی‌باتمی رو باز می‌کنه و بچه‌ای که توشه می‌گه اسمش جاشواست. بعدش پاتریک رو به یه عده سالمند می‌بینیم و غریق‌نجات می‌آد می‌گه سالمندان شیدی شولز از استخر بیان بیرون. کلارابل پاتریک رو با دوستش مورتیمر اشتباه می‌گیره و باهم از آب می‌رن بیرون. پاتریک می‌بینه از آب چروکیده شده و کلارابل می‌گه همه این چروکیدگی‌ها رو دارن و اون اسمش رو گذاشته «تاشدگی». بعدش می‌ره و می‌گه سرویس امروز بهمون بستنی می‌ده و پاتریک هم می‌افته دنبالش، فریاد می‌زنه «بستنی» و سوار اتوبوس می‌شه.

باب اسفنجی که نمی‌دونه پاتریک رفته به فریاد «مارکو» سر دادن ادامه می‌ده تا جایی که یه ماهی که انگار اسمش مارکوئه، می‌آد سراغ باب اسفنجی و با باب اسفنجی وارد دعوا می‌شه، چون مارکو از اینکه مردم بدون اینکه کاری باهاش داشته باشن اسمش رو فریاد بزنن عصبانی می‌شه.

اتوبوس به شیدی شولز می‌رسه و پاتریک همه‌ی سالمندها رو بلند می‌کنه و از اتوبوس می‌بره توی ساختمون. بعدش پاتریک همه‌ی بستنی‌ها رو می‌خوره، مغزش یخ می‌زنه و می‌میره. یه پرستار می‌آد و بهش شوک می‌ده و مغزش می‌پره بیرون. بعد به مغزش هم شوک می‌ده و آتیش می‌گیره. پرستار می‌ره عقب و دود بلندشده از مغز می‌ره توی دماغ پاتریک. بلند می‌شه و روی مغزش سس می‌ریزه و می‌خوردش.

بعدش یه تدوین داریم که پاتریک رو نشون می‌ده که کم‌کم داره چروکیده‌تر می‌شه و کارهای پیرمردها رو انجام می‌ده و آخر به یه مرد پیر تبدیل می‌شه.

باب اسفنجی توی یه کوچه‌ای همچنان داره اسم مارکو رو فریاد می‌زنه تا اینکه مارکو از آپارتمانش پایین می‌آد و باب اسفنجی رو تهدید می‌کنه. بعدش باب اسفنجی برای آروم شدن ترانه می‌خونه و داستان تولد مارکو رو تعریف می‌کنه تا اینکه مارکو وقتی باب اسفنجی می‌گه والدینش می‌خوان اسمش رو بذارن، فریاد می‌زنه مارکو و باب اسفنجی هم پاسخ می‌ده «پولو». مارکو باب اسفنجی رو می‌گیره و بهش می‌گه نفر بعدی که اسمش رو اشتباه استفاده کنه می‌گیره می‌زنه و پرتش می‌کنه توی شیدی شولز، جایی که پیرمرد پاتریک داره بیرون چرت می‌زنه.

باب اسفنجی همچنان با چشم‌های بسته به پاتریک می‌زنه و می‌گه حالا نوبت توئه که بگی مارکو. پاتریک می‌گه نمی‌دونه باب اسفنجی کیه، برای همین باب اسفنجی شروع می‌کنه به خوندن موسیقی شروع سریال تا اینکه پاتریک می‌فهمه اون کیه. پاتریک می‌گه حالا پیر شده و به باب اسفنجی کارهایی که انجام می‌ده رو نشون می‌ده. باب اسفنجی ناامید می‌شه و می‌خواد به سالمندها نشون بده که جوون بودن چطوریه.

اولش سعی می‌کنن از درخت برن بالا و نمی‌تونن. بعدش شروع می‌کنن به رقصیدن و باز نمی‌تونن. آخر همه‌شون شروع می‌کنن آواز خوندن و می‌رن توی رستوران. سالمندها به‌قدری کارهای اشتباه انجام می‌دن که باب اسفنجی هم از کار زیاد چروکیده و پیر می‌شه. سعی می‌کنه راه بره و می‌گه داره بخارش رو از دست می‌ده و می‌افته زمین و بخار از سوراخ‌های خارج می‌شه. بخار پاتریک رو مرطوب می‌کنه و چروکیدگی‌های خشکش رو از بین می‌بره.

باب اسفنجی داره بیرون چرت می‌زنه و پاتریک بهش یه پتو می‌ده. بعدش باب اسفنجی ظاهراً می‌میره و پاتریک پتو رو می‌ندازه روش. باب اسفنجی از زیر پتو بیرون می‌پره و می‌گه «گیرت انداختم» و دوربین از روشون کنار می‌ره.

کلارابل و سالمندهای دیگه دارن مارکو پولو بازی می‌کنن و کلارابل می‌گه مارکو و مارکو از درخت می‌آد پایین و می‌گه می‌خواد کلارابل رو بزنه. کلارابل بازوهاش رو منقبض می‌کنه و مارکو رو پرت می‌کنه و می‌خوره زمین و منفجر می‌شه و این قسمت هم تموم می‌شه.

طرفداران حرفه‌ای باب اسفنجی بخونن

باب اسفنجی به شروع سریال اشاره می‌کنه.

این چهارمین قسمتیه که توی قسمت به ترانه‌ی اولش اشاره می‌کنه؛ اولی «حقیقت یا مکعب»، دومی «دلال معاملات ملکی جعلی» و سومی «جنون مراعات اصول بهداشتی» بود.

این قسمت اولین استفاده از این آهنگ‌هاست:

Life of Luxury از قسمت «شهر اختاپوس‌ها»

Santa Lucia (a) از قسمت «خرابکاری تریتون»

Pink Lilac از قسمت «چاه آرزوها»

Marching to Honolulu از قسمت باشگاه مردان بد برای تبهکاران

Moloka'i Nui (a) از قسمت «غذای حلزون! »

این اولین استفاده از ترانه‌ی Bunny Buns بعد از قسمت «من میانسالم» و در طول روز هستش.

این دومین حضور آلوبستنی بعد از قسمت «مرد پری‌‌دریایی و پسر بارناکل پنج» هستش.

گرافیتی توی کوچه‌ای که باب اسفنجی دنبال پاتریک می‌گرده نوشته «من عاشق کراستی‌کربِ بوگندو هستم» و «توی چام باکت غذا بخورید». این نشون می‌ده که احتمالاً پلانکتون قبل از تبلیغات برای چام باکت توی این کوچه بوده.

پاتریک قبلاً هم توی قسمت تب آناناسی پیرمرد شده بود، اما اونجا فقط برای شوخی بود.

توی زندگی واقعی بال‌زدن زیر آب باعث پرواز کردن نمی‌شه، اما می‌شه روی آب شناور شد.

پیرمرد پاتریک رو کجا ببینیم؟

این قسمت رو توی سانی فیلم براتون با کیفیت HD‌ و دوبله فارسی آماده کردیم تا از تماشای آنلاین کارتون لذت ببرید. ما به عنوان یه پلتفرم‌ VOD سعی کردیم دسترسیتون به کارتونهای روز دنیا و انیمیشنهای محبوبتون از همیشه راحت تر باشه