تنگ ماهی
تنگ ماهی از فصل 9 انیمیشن باب اسفنجی
تنگ ماهی اسم یکی از قسمتهای فصل 9 باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت مطالعهی سندی روی الگوهای رفتاری باب اسفنجی و پاتریک طبق برنامه پیش نمیره.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبینیم یا در موردشون میشنویم
آقای پاولوی
عروس دریایی
ماهی روی جلد کتاب «همهچیز دربارهی روانشناسی رفتاری»
فرد
شخصیت تصادفی 48
بیل
زن چارلی
ماهی خانم
آماندا
پاتریک رئیس شرکت
باب اسفنجی رؤیاپرداز
ماهی معدن گنده
ماهی معدن کوچیک
هارولد شلوارمکعبی
مارگارت شلوارمکعبی
خلاصه این قسمت رو با هم بخونیم
در قسمت تنگ ماهی سندی روی صندلی استخری نشسته و داره آهنگ گوش میده تا اینکه کتابی که سفارش داده بود میرسه دستش. کتاب دربارهی روانشناسی رفتاریه و سندی ازش برای بررسی رفتار ماهیهای زیر دریا استفاده میکنه. با مسافرهای اتوبوس شروع میکنه و بهنظر میرسه که دارن طبیعی رفتار میکنن. اما با فال گوش ایستادن بیکینیباتمیها رو آزار میده و بررسیهاش رو با صدای بلند میگه. ماهیها خودش و تجهیزاتش رو از اتوبوس پرت میکنن بیرون و اونم سعی میکنه یکی رو پیدا کنه که براش مهم نباشه داره آزمایش میشه. بعدش باب اسفنجی و پاتریک رو میبینه که دارن باهم بازی میکنن و تصمیم میگیره که از اونها بپرسه. هیچکدوم نمیدونن حین بررسی طبیعی باید چیکار کنن و فقط سیخ ایستادن و هی میگن «طبیعی». بهخاطر میکروفون و دوربین هم خیلی مضطرب هستن و اضطرابشون بلافاصله بعد از اینکه سندی آزمایش رو متوقف میکنه از بین میره. با اینکه آزمایشش موفق نبوده، به جفتشون برای تلاششون نمرهی الف میده و وقتی شروع میکنن به خوشحالی، دوباره بررسیشون میکنه و باز هم همون واکنش رو نشون میدن. دیگه تسلیم میشه.
سندی که دوباره کتاب رو میخونه، میفهمه که اگه سوژه بفهمه داره بررسی میشه، ممکنه نتایج درستی بهدست نیاد و برای همین تصمیم میگیره پنهانی بررسیشون کنه. بهشون میگه برن ساحل و یه سطل ماسهی سفید و یه سطل ماسهی سیاه پر کنن و بشمرن. پاتریک رو هم رئیس میکنه. بعدش توی کل خونه میکروفون و دوربین کار میذاره و گری رو هم مسئول جاسوسی میکنه و از توی یه ون که به شکل کامیون بستنیه، اونا رو نظارت میکنه.
وقتی باب اسفنجی و پاتریک برمیگردن خونه، پاتریک نمیتونه به رئیس بودنش فکر نکنه. باب اسفنجی میپرسه برای شمردن ماسهها چه روشی رو پیاده کنن، اما پاتریک توجهی نمیکنه و همچنان داره به این عبارت «من رئیسم.» فکر میکنه. بعد از اینکه باب اسفنجی میپرسه اون چطور میخواد ماسهها رو بشمره، میگه پیشنهاد اول اینه که اول جفتشون ماسههای سفید رو بشمرن و بعد برن سراغ سیاهه. موقع شمردن ماسهها، پاتریک به فکر دربارهی رئیس بودن ادامه میده و تصور میکنه که رئیس یه شرکتیه به نام «شرکت پاتریک» و وقتی باب اسفنجی اونو به واقعیت برمیگردونه، 47 تا ماسه رو شمرده و پاتریک میگه از این روش خوشش نمیآد و باب اسفنجی رو میذاره مسئول شمردن ماسههای سیاه و خودش سفیدها رو میشمره. توی شمردن ماسهها مشکل داره، اما باب اسفنجی بدون مشکل این کار رو انجام میده. پاتریک شمارشش رو با باب اسفنجی قاتی میکنه و یادش میره خودش تا چند شمرده و از باب اسفنجی خسته میشه.
در ادامه قسمت تنگ ماهی سندی برای آزمایش جدیدش سبیل میذاره و دو اسکوپ بستنی به باب اسفنجی و پاتریک میده، اما کاسهی پاتریک بزرگتره، برای اینکه گیج بشه. اختاپوس هم سعی میکنه بستنی بگیره، اما وقتی میرسه سندی میگه بستنی تموم شده و پنجره رو روی دماغش میبنده. پاتریک کاسهی بزرگتر رو بیشتر دوست داره، اما فکر میکنه بستنی توی اونیکی کاسه بیشتره و باب اسفنجی و پاتریک هی بستنیها رو باهم عوض میکنن، تا اینکه پاتریک میگه تنها راه عادلانه اینه که خودش جفتشون رو بخوره و باب اسفنجی هم اعتراض میکنه و پاتریک مغرورانه میگه خودش رئیسه.
بعدش سندی آزمایش سومش رو شروع میکنه و دو تا بستنی قیفی دقیقاً هماندازه میده بهشون. اختاپوس باز هم سعی میکنه بستنی بگیره، اما سندی میگه همهش فروخته شده و پنجره رو میکوبه روی دستهاش. پاتریک جفت بستنیها رو میگیره و باب اسفنجی التماس میکنه که بستنی خودش رو پس بگیره، اما پاتریک اونو مجبور میکنه پاش رو ماساژ بده و ماسهها رو بشمره در حالی که بستنیش داره آب میشه. بعدش باب اسفنجی شمردن ماسههای سفید رو تموم میکنه و شروع میکنه به شمردن سیاهها، اما پاتریک ظالمانه سطلها رو چپه میکنه همهشون باهم مخلوط میشن و مجبوره از اول شروع کنه. باب اسفنجی که عصبانی شده، روی بستنی پاتریک ماسه میریزه و پاتریک هم با انداختن بستنیش روی ماسهها تلافی میکنه و بستنی آبشدهی باب اسفنجی رو میخوره و بالاخره کاسهی صبر باب اسفنجی لبریز میشه.
بعدش سندی میبینه که پاتریک داره از قدرتش سوءاستفاده میکنه و باب اسفنجی رو آزار میده. باب اسفنجی با عصبانیت حمله میکنه و گری به سندی گزارش میده که اوضاع خرابه. سندی به طرف در میره و بهشون میگه بازش کنن، اما دارن دربارهی اینکه کی در رو باز کنه دعوا میکنن و مجبور میشه خودش در رو بشکنه. چون هنوز سبیل داره، پاتریک فکر میکنه همون بستنیفروشه و ازش میخواد که به باب اسفنجی بگه در رو باز کنه. بعدش هویت خودش رو برای پاتریک فاش میکنه و اونم شوکه میشه. سندی از آزمایشش به باب اسفنجی و پاتریک میگه. بهشون میکروفون و دوربینها رو نشون میده و اونا دوباره همون واکنش رو نشون میدن و باب اسفنجی از اینکه میفهمه گری هم توی این کار نقش داشته ناراحت میشه.
پاتریک هم متوجه میشه که توی رئیسبازی زیادهروی کرده و از باب اسفنجی بهخاطر رفتار مغرورانهش معذرتخواهی میکنه و میگه لیاقتش نمرهی پ هستش. باب اسفنجی بهش میگه خیلی هم به خودش سخت نگیره، چون تقصیر آزمایش بوده و پاتریک هم تقصیر رو میندازه گردن علم. بعدش سندی بهشون میگه که همهشون نمرهی الف و بستنی میگیرن. اختاپوس شروع میکنه به التماس برای یه قطره بستنی، اما باب اسفنجی، پاتریک، سندی و گری همهش رو خوردهن و آخر هم رفتار اختاپوس برای بهدست آوردن بستنی رو توی خونه بررسی میکنن و این قسمت هم تموم میشه.
طرفداران حرفهای باب اسفنجی بخونن
قسمت تنگ ماهی اولین قسمتیه که توی هفتهی پخش مه 2016 پخش شد.
قسمت تنگ ماهی قسمت از سریال The Loud House نیکلودئون زودتر پخش شد.
پسزمینهی صفحهی عنوان مشابه «جلبک همیشهسبز» هستش، اما رنگش آبیه و درونش نور بازتابیده.
حروف صفحهی عنوان مشابه قسمت «چاه دریایی» هستش.
شبیه انعکاس توی تنگ هم هستن، مشابه اونهایی که توی گوشیها و نرمافزارهای ویرایش عکس استفاده میشن.
وقتی باب اسفنجی داره ماسههای سفید رو میشمره، ذراتش بزرگتر از چیزی که هست بهنظر میرسه.
باب اسفنجی و پاتریک متوجه دوربینهایی که سندی توی خونه کار گذاشته نمیشن، تا اینکه سندی خودش بهشون میگه. هرچند اصلاً هم خوب پنهان نشدهن.
قسمت تنگ ماهی دومین قسمت سریاله که توش سندی چاق میشه. اولی بقای بیعقلها بود.
این سومین باریه که باب اسفنجی و پاتریک مقدار زیادی بستنی میخورن. اولی فیلم سینمایی باب اسفنجی شلوارمکعبی بود و دومی قسمت شهر گمشده آتلانتیس.
اسم این قسمت توی دوبلهی آلمانی Das Experiment هستش که یعنی «آزمایش».
توی دوبلهی لهستانی اسم این قسمت Badania naukowe هستش که یعنی «آزمایشهای علمی».
ارجاعهای فرهنگی این قسمت
داستان این قسمت به آزمایش زندان استنفورد اشاره داره.
کامیون بستنی و هویت جعلیای که سندی برای آزمایشش استفاده کرد اشاره داره به ایوان پائولف، روانشناس روسی که به آزمایش شرطی شدن کلاسیک معروفه. همچنین اشاره داره به فیلم A Day at the Races ساختهی برادران مارکس 1930 که توش یکی از شخصیتها بستنیای رو برای مقاصد پنهان میفروشه.
دیالوگ باب اسفنجی که میگه Et tu, Gary? بهمعنی «تو هم، گری؟»، اشاره داره به Et tu, Brute?، آخرین دیالوگ ژولیوس سزار در نمایشنامهی شکسپیر با همین نام.
Et tu در لاتینی یعنی «تو هم».
اصطلاح Fish bowl بهمعنی تنگ ماهی میتونه به دو چیز اشاره داشته باشه. شیشه یا پلاستیکی که ماهیها توش نگهداری میشن یا مکالمهی از نوع تنگ ماهی که دو یا چند نفر سر مسائلی باهم بحث میکنن، مثل کاری که باب اسفنجی و پاتریک در این قسمت انجام دادن.
قسمت تنگ ماهی رو چطور ببینیم؟
این قسمت رو میتونید توی سانی فیلم با کیفیت HD و دوبله فارسی به صورت آنلاین تماشا کنید و لذت ببرید. به عنوان یک بستر ایرانی VOD تلاش کردیم لذت تماشای آنلاین رو در حد پلتفرمهای معروف جهانی تجربه کنید.