ورود نی نی کوچولوها ممنوع
ورود نی نی کوچولو ها ممنوع و تلاش باب اسفنجی برای گولاخ شدن
«ورود نی نی کوچولوها ممنوع» اسم یکی از قسمتهای فصل سوم باباسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باباسفنجی سعی میکنه گولاخ بشه تا بتونه به رستوران تفدونی شور بره.
شخصیتهایی که توی این قسمت هستند
راوی فرانسوی
سندی چیکس
باباسفنجی شلوارمکعبی
مار زنگی
شخصیتهای تصادفی
سرور انیماترونیک
دریفتر
اسب دریایی
پاتریک استار
دیوی جونز
مامانِ رگ
خلاصه این قسمت رو با هم بخونیم
یه روز در مرداب گو موقع کاراتهبازی سندی میگیره باباسفنجی رو مثل کیسهبوکس میزنه و باباسفنجی هم پرت میشه خیلی دور و سر از جایی درمیآره که یه عده آدم قویهیکل توی صف ایستادن و منتظرن. باباسفنجی میافته روی یکی از این مردهای گنده و اونم عصبانی میشه و فکر میکنه باباسفنجی یه تیکه کاغذه. برمیگرده که ببینه کی کاغذ رو پرت کرده سمتش و باباسفنجی هم میترسه چون آقاهه وحشتناک و گولاخه. باباسفنجی میره قایم میشه تا وقتی که سندی از راه میرسه و بیرون میآد. سندی ازشون میپرسه که چرا صف ایستادن و مرده جواب میده که برای تفدونی شور توی صفن، یعنی خفنترین باشگاه ملوانی توی کل بیکینیباتم که فقط گولاخها اجازه دارن برن داخل.
رِگِ نگهبان به سندی اجازهی ورود میده چون اون یکی از گولاخترین جنگجوهای بیکینیباتمه، اما باباسفنجی رو رد میکنه چون خیلی ضعیفه. رگ به باباسفنجی پیشنهاد میده که بره به کلبهی جونیور نازکنارنجی و بعدش هم کلبهی جونیور خیلی نازکنارنجی و باباسفنجی هم خیلی ناراحت و تحقیر میشه. باباسفنجی روشهای دیگه رو امتحان میکنه؛ مثلاً تعریف میکنه که حین آبیاری باغ ادویهش شست پاش ضربه میبینه و فقط 20 دقیقه گریه میکنه، کلاهگیس میپوشه که نشناسنش و مثل خالکوبی روی بازوی یکی از مردها ثابت میمونه. اسفنج دریفتر هم نشون داده میشه و با باباسفنجی اشتباه گرفته میشه، اما باباسفنجی واقعی با کلاهگیس دلقکی میآد و رگ به دریفتر اجازهی ورود میده.
آخرسر باباسفنجی میره به کلبهی جونیور نازکنارنجی. مشتریها از روزهای ویژهی رستوران صحبت میکنن و سرور انیماترونیک به باباسفنجی میگه نازکنارنجی و اونم ناراحت میشه. بعدش مشتریها راههایی به باباسفنجی پیشنهاد میدن که اونم گولاخ بشه و بتونه به تفدونی شور بره. باباسفنجی به این نتیجه میرسه که سریعترین راهش اینه که توی دعوا برنده بشه، اما از اونجایی که خیلی قوی نیست، تصمیم میگیره یه دعوای ساختگی با پاتریک راه بندازه.
دعوای با پاتریک باید طوری پیش بره که پاتریک اجازه بده اون ببره. به همدیگه فحش میدن که دعوا واقعیتر بهنظر برسه، اما باباسفنجی با جدیت به پاتریک میگه «خپل» و اونم عصبانی میشه و به باباسفنجی حمله میکنه. باباسفنجی بهش یادآوری میکنه که باید دعوا رو ببره و پاتریک هم شروع میکنه به خودزنی، طوری که انگار یه آدم نامرئی داره بهش حمله میکنه؛ حتی خودش رو پرت میکنه روی زمین.
رگ از اینکه باباسفنجی بدون اینکه حتی به پاتریک دست بزنه اونو شکست داده شگفتزده میشه و اجازه میده وارد تفدونی شور بشه. باباسفنجی شادمان وارد باشگاه میشه، اما مثل دستوپاچلفتیها روی یه تیکه یخ لیز میخوره و میافته و زخمی میشه و سر از بیمارستان درمیآره و سندی هم میره بالاسرش. در بیمارستان بیکینیباتم بستری میشه، اما موقع صحبت با دکتر به زخمهاش اشاره میکنه و میگه که «اوف» شده. قسمت اینطور تموم میشه که دکتر به باباسفنجی پیشنهاد میده که بهجای بیمارستان به کلبهی عمومی نازکنارنجیها بره و باباسفنجی هم اعصابش خرد میشه.
ارجاعهای فرهنگی این قسمت
اسم این قسمت به علامت ترافیکی «پارک ممنوع» اشاره داره.
صحنهای که باباسفنجی پاتریک رو بدون دست زدن بهش میزنه یه ادای احترامه به فیلم باشگاه مشتزنی دیوید فینچر ساختهی 1999 که شخصیت راوی ادوارد نورتون با دستکاری لو خودش رو میزنه.
قسمت ورود نی نی کوچولوها ممنوع رو چطور ببینیم؟
توی سانی فیلم این قسمت رو با کیفیت HD و دوبله فارسی براتون آماده کردیم تا تماشا کنید و همراه ماجراهای باب اسفنجی لذت رو تجربه کنید