باب اسفنجی غریق نجات
باباسفنجی غریق نجات میشود
«باباسفنجی غریق نجات میشود» اسم یکی از قسمتهای فصل سوم باباسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت باباسفنجی در مرداب گو غریق نجات میشه و اونجا رو میبنده، اما نمیتونه شنا کنه و باید راهی برای نجات پاتریک که در حال غرق شدنه پیدا کنه.
شخصیتهایی که توی این قسمت میبینیم
راوی فرانسوی
باباسفنجی شلوارمکعبی
باباسفنجی رؤیاپرداز
پاتریک استار
لری خرچنگه
شخصیتهای تصادفی
کوسهی نِرد
مامانکوسه
پسرکوسه
دخترکوسه
هیولای دریایی
بچهاورکا
خلاصه این قسمت
یه روز باباسفنجی و پاتریک دارن توی مرداب گو آفتاب میگیرن. باباسفنجی متوجه میزان توجهی که غریق نجات، لری خرچنگه، میگیره میشه و برای خودش خیالپردازی میکنه که غریق نجات شده، اما پاتریک علاقهای به این کار نداره. پاتریک بعد از اینکه یکی دیگه تو ساحل هم بهش میگه شکمش رو جمع کنه، میره توی یه رستوران کوچیک. باباسفنجی مدعی میشه که خودش هم بهاندازهی لری باحاله و هیچچیز مگر یه کامیون حمل بستنی که از آسمون بیفته روش نمیتونه خلافش رو ثابت کنه.
توی برخورد بعدی لری به باباسفنجی کمک میکنه و میبینه که بستنی وانیلی به دماغش چسبیده. لری که فکر میکنه اون کرم ضدآفتابه و نتیجه میگیره که باباسفنجی غریق نجاته، اونو برای کمک به انجام وظایفش فرامیخونه. باباسفنجی بهعنوان غریق نجات کارهای باحالی میکنه و خیلی هم معروف میشه و خوشحاله که میتونه نوبت دوم تنهایی کشیک بده. اما وقتی یه شناگر داره غرق میشه و لری نجاتش میده، باباسفنجی میفهمه که غریق نجات بودن شوخیبردار نیست و باید مردم رو از خطرهای جدی نجات داد.
شیفت لری تموم میشه و میره به سمت کابین برنزهکننده و باباسفنجی رو که شنا بلد نیست توی ساحل تنها میذاره. باباسفنجی داره سعی میکنه ترسش رو با خنده پنهان کنه، اما نمیتونه و بهجای دریای شناگرها، دریای گورستان رو تصور میکنه. در حالت وحشتزده به همهی ماهیها هشدار خطر میده و بهشون دستور میده که از مرداب خارج بشن. وقتی ازش میپرسن که چه اتفاقی افتاده، میگه کوسهها مرداب رو آلوده کردن و این حرف به مذاق یه خانوادهی فرهیختهی کوسه که توی جمعیت هستن خوش نمیآد. بعدش دربارهی یه هیولای دریایی بلوف میزنه و بعدش با یه هیولای دریایی واقعی روبهرو میشه که به باباسفنجی سیلی میزنه. بعدش جمعیت خسته پراکنده میشه و برخلاف میل باباسفنجی به مرداب برمیگرده.
باباسفنجی که از دیدن اونا در حال انجام فعالیتهای خطرناک استرس میگیره، سعی میکنه با بستنی مجانی از مرداب دورشون کنه. وقتی هر کس چیزی برای خوردن داره، باباسفنجی بهشون میگه که حالا باید یه ساعت برای برگشتن به مرداب صبر کنن و برای اجرای این قانون از نوار پلیس استفاده میکنه. پاتریک که توی دستشویی بوده، در حالی که باباسفنجی داره دربارهی حقه و برتریش به لری بلوف میزنه، بیرون میآد و دنبال بستنی میگرده. پاتریک که نوار پلیس رو با علامت بستنی اشتباه گرفته، ازش رد میشه و به سمت مرداب میره و عضلاتش میگیره و داره غرق میشه.
وقتی جمعیت به باباسفنجی هشدار میده که داره چه اتفاقی میافته، اولش باور نمیکنه. ولی بالاخره پاتریک رو میبینه و تکون میده به خودش، اما بدون شنا کردن هیچ راهی به ذهنش نمیرسه. یه قایق رو از زوجی که توی پارکینگن مصادره میکنه، اما هاتداگشون رو بهشون برمیگردونه. باباسفنجی قایق رو تا مرداب پارو میزنه، اما پاتریک دیوونه با دستوپا زدنهاش اونو تیکهپاره میکنه. به خودشون میآن و میبینن جفتشون دارن غرق میشن، اما پاتریک داره به باباسفنجی صدمه میزنه که خودش رو روی آب نگه داره. وقتی دارن خداحافظیهاشون رو میکنن، لری از راه میرسه و از مردابی که کلاً تا قوزک پا عمق داره نجاتشون میده.
لری که میفهمه باباسفنجی و پاتریک شنا کردن بلد نیستن، میذاردشون توی استخر کودکان تمرین کنن. تهش جفتشون درد باسن میگیرن و قسمت هم با نالههای پاتریک برای نرسیدن به بستنی تموم میشه.
باب اسفنجی غریق نجات رو چطور ببینیم؟
همین حالا میتونید کلیک کنید و تماشا کنید. سانی فیلم تلاش کرده تا کیفیت HD و دوبله فارسی لذت تماشای باب اسفنجی شلوار مکعبی رو برای شما موندگار کنه.