اسفنج آهنگین

فصل 5 انیمیشن باب اسفنجی
19 اسفند 1401
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 12 دقیقه

اسفنج آهنگین از فصل 5 باب اسفنجی

«اسفنج آهنگین» اسم یکی از قسمت‌های فصل پنجم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت طوفان به بیکینی‌باتم می‌آد و سوراخ‌های بیکینی‌باتم موسیقی‌ای پخش می‌کنه که عروس‌های دریایی رو جذب خودش می‌کنه.

شخصیت‌های این قسمت

شاه نپتون

شاه پوزیدون

شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی

عروس دریایی

اسپارکی

ماه

پاول تیبیت

آقای خورشید

دی بردلی بیکر

یوجین کربس

اختاپوس هشت‌پا

شخصیت‌های تصادفی

پاتریک استار

باب پرفلومستر

باربارا

حشره

راوی فرانسوی

باب اسفنجی سنگی

اسفنج‌های آهنگین

بیگانه‌ها

خلاصه قسمت

در شروع این قسمت طوفان شدیدی بیکینی‌باتم رو برمی‌داره. نت و شوبی داشتن شام می‌خوردن که ته‌مونده‌ی غذاشون رو باد می‌بره توی اتاق باب اسفنجی و می‌خوره توی صورتش و باعث می‌شه از پنجره بیرون رو نگاه کنه. وقتی این کار رو می‌کنه، باد می‌پیچه توی سوراخ‌هاش و عروس‌های دریایی رو جذب می‌کنه.

صبح روز بعد باب اسفنجی می‌خواد بره سر کار، اما عروس‌های دریایی هجوم می‌برن سمتش و می‌خوان باهاش بازی کنن. بالاخره آقای خرچنگ با یه چوب ماهیگیری می‌کشدش سر کار و وقتی باب اسفنجی می‌ره کربی‌برگر درست کنه، پنجره ناگهان باز می‌شه. وقتی باد می‌پیچه توی سوراخ‌های باب اسفنجی و دوباره این ملودی رو پخش می‌کنه، عروس‌های دریایی می‌افتن دنبالش.

باب اسفنجی که همچنان عروس‌های دریایی دنبالشن، می‌ره توی خونه‌ی پاتریک استار قایم بشه، اما یه عروس دریایی می‌آد و پاتریک رو نیش می‌زنه و باعث می‌شه باب اسفنجی رو بندازه بیرون. بالاخره باد تموم می‌شه و عروس‌های دریایی شروع می‌کنن به نیش زدن باب اسفنجی و باعث می‌شن بره توی یه غاری پناه بگیره.

شروع می‌کنه به درست کردن یه نسخه‌ی سنگی از خودش تا روزهای تنهایی رو سپری کنه. بعداً دوباره طوفان می‌شه و باب اسفنجی هم ریش درآورده و ساخت مجسمه رو به پایان رسونده. به همراه بی‌جانش چای با قند می‌ده و درباره‌ی عروس‌های دریایی صحبت می‌کنه که چقدر اذیتش می‌کردن، چون باد می‌پیچیده توی سوراخ‌هاش و موسیقی تولید می‌کرده. بعدش باب اسفنجی به ذهنش می‌رسه که از نمونه‌ی سنگی خودش برای تولید موسیقی استفاده کنه تا حواس عروس‌های دریایی رو پرت کنه.

باب اسفنجی نسخه‌ی سنگی خودش رو می‌بره بیرون غار، اما عروس‌های دریایی از موسیقی‌ای که تولید می‌کنه بدشون می‌آد. درنتیجه، عروس‌های دریایی دوباره باب اسفنجی رو نیش می‌زنن و مجبورش می‌کنن برگرده به غار. باب اسفنجی به این نتیجه می‌رسه که مجسمه‌های سنگی بزرگ‌تر می‌تونه موسیقی بهتری تولید کنه.

بعد از مدتی باب اسفنجی ساختن مجسمه‌های سنگی بزرگ رو تموم می‌کنه و اونا رو به وسط مزارع عروس دریایی می‌بره و به شکل دایره می‌چینه. این حلقه‌ی مجسمه‌های باب اسفنجی «اسفنج‌هنج» نام دارن. وزش نسیم در سوراخ‌های این مجسمه‌ها موسیقی زیبا و گوش‌نوازی تولید می‌کنه که عروس‌های دریایی دوستش دارن. باب اسفنجی از اینکه دیگه لازم نیست نگران عروس‌های دریایی بشه خوشحال می‌شه و بالاخره می‌تونه بره خونه. متأسفانه می‌فهمه که کراستی‌کرب رفته زیر ماسه و توی زمین غرق شده. باب اسفنجی می‌فهمه که عروس‌های دریایی باعث شدن چقدر وقتش هدر بره و با درماندگی گریه می‌کنه.

سه هزار سال بعد یه نژاد بیگانه‌ی عجیب و غریب توی مزارع عروس دریایی ظاهر می‌شن. اسفنج‌هنج به یه جاذبه‌ی گردشگری بزرگ تبدیل شده و گردشگرهای زیادی از منظره‌ش عکس می‌گیرن. بیگانه‌ها براشون سؤاله که چه کسی و چرا این مجسمه‌ها رو درست کرده. این قسمت وقتی تموم می‌شه که اونا می‌فهمن وزش باد توی سوراخ‌های مجسمه‌ها موسیقی گوش‌نوازی تولید می‌کنه که عروس‌های دریایی رو جذب و سرگرم می‌کنه.

طرفداران حرفه‌ای باب اسفنجی بخونن

این قسمت توی اولین پخشش در Super Stuffed Nicksgiving Weekend 2007 با قسمت «20 هزار برگر زیر دریا» جفت بود، اما بعدش با قسمت «دو چهره‌ی اختاپوس» جفت شد.

پس‌زمینه‌ی صفحه‌ی عنوان برای این قسمت مشابه «دو چهره‌ی اختاپوس»، قسمت جفتشه، اما این‌یکی آبی روشنه.

در شروع قسمت دو ماهی در این باره بحث می‌کنن که حاکم دریا کیه: نپتون یا پوزیدون. در واقعیت جفتشون حق دارن: رومی‌ها بهش می‌گفتن نپتون و یونانی‌ها پوزیدون صداش می‌زدن.

تصادفی 45 در این قسمت به شاه نپتون باور نداره، اما بعداً در قسمت «خرابکاری تریتون» باور پیدا می‌کنه.

در شروع قسمت خونه‌ی باب اسفنجی رو با سه پنجره می‌بینیم.

مرد توی ماه رو پاول تیبیت بازی کرده و مرد توی خورشید رو دی بردلی بیکر.

وقتی باب اسفنجی سعی می‌کنه با تلفن تماس برقرار کنه می‌گه «انگشت‌هام برای کلیدها زیادی بزرگن». دقیقاً همین رو توی «کف‌صابون» هم می‌گه، وقتی که می‌خواد همین کار رو انجام بده.

کارت زمانی «بعداً» پس‌زمینه‌ی مشابه کارت زمانی «سه روز بعد...» در قسمت «من گری کوچولوم رو می‌خوام» داره، اما روشن‌تره و یه کم زومش کمتره.

اون کارت زمانی از قسمت «من گری کوچولوم رو می‌خوام» اولین کارت زمانی سریاله.

براساس این قسمت و قسمت «مربای عروس دریایی»، عروس‌های دریایی از موسیقی خوب خوششون می‌آد و از موسیقی بد خشمگین می‌شن.

باب اسفنجی وقتی داره ابعاد مجسمه‌ها رو حساب می‌کنه و مسجمه‌ها رو به بیرون می‌کشه، به‌ترتیب هوشش توی ریاضی و زور بازوش رو نشون می‌ده.

وقتی باب اسفنجی به بیکینی‌باتم برمی‌گرده، کراستی‌کرب رو می‌بینه که توی ماسه مدفون شده، درحالی که قبلاً باد برده بودش.

احتمالاً کراستی‌کرب وقتی مدفون شده که باد کل ساختمون رو از جا کنده.

اولش هر مجمسه موسیقی خودش رو اجرا می‌کنه و بعد باهم مخلوطی از موسیقی رو اجرا می‌کنن. بهترین توضیحش اینه که وزش باد تغییر می‌کنه و راه رو برای نت‌های جدید باز می‌کنه.

این دومین قسمتیه که باب اسفنجی توی غار عروس دریایی بوده. اولی «شلوار طبیعت» بود.

این تنها قسمتیه که غذاخوری رو توی شب می‌بینیم.

اسم این قسمت توی دوبله‌ی آلمانی Die SteinBobs هستش که یعنی «سنگ‌باب‌ها».

توی نسخه‌ی اندونزیایی صحنه‌ی آخر که بیگانه‌ها هستن به‌دلایل نامشخص حذف شده. اگرچه توی پخش‌های آسیایی نیکلودئون صحنه‌ی آخر سرجاش مونده.

یه کلیپی از این قسمت در تبلیغ دوج سال 2008 پخش شد.

ارجاع‌های فرهنگی این قسمت

خامه‌ی کلپ تقلیدی از خامه‌ی زده‌شده‌س.

وقتی پاتریک داره اخبار می‌بینه، گزارشگر می‌گه «و روزگار امروز دنیای ما این است». این به آخرین جمله و امضای والتر کرونکایت اشاره داره.

صحنه‌ای که باب اسفنجی توی غاره و از عروس‌های دریایی قایم شده و داره مجسمه‌ی سنگی درست می‌کنه، به فیلم دورافتاده ساخته‌ی سال 2000 اشاره داره.

وقتی کراستی‌کرب توی ماسه مدفون شده، به فیلم سیاره‌ی میمون‌ها ساخته‌ی 1968 اشاره داره که تیلور از زندان نجات پیدا کرده و توی ساحل دنبال سرپناهه. یه تیکه از مجسمه‌ی خراب‌شده‌ی آزادی رو پیدا می‌کنه که توی ماسه مدفون شده و بالاخره می‌فهمه که توی چه سیاره‌ایه. علاوه‌براین، مو و ریش باب اسفنجی شباهت زیادی به مو و ریش شارلترون هستون توی همین فیلم داره.

اسم اسفنج‌هنج (اسفنج آهنگین) و مجسمه‌های باب اسفنجی تقلیدی از استون‌هنج، یه جاذبه‌ی گردشگری توی بریتانیاست.

سوتیها

وقتی باب اسفنجی بیرون خونه‌شه و موسیقی می‌نوازه و می‌خنده، یکی از چشم‌های آبی‌ش برای یه لحظه سفید می‌شه.

این خطا توی قسمت‌های «سوت‌سوتک» و «اقامت پاتریک» هم رخ می‌ده.

اگه باب اسفنجی اون‌همه کلید روی تلفن رو هم‌زمان فشار می‌داد، باید یه چیز دیگه رو فشار می‌داد تا دوباره شروع کنه.

وقتی باب اسفنجی با تلفن شماره‌گیری می‌کنه، دست‌هاش خیلی بزرگه، اما وقتی آقای خرچنگ از چوب ماهیگیری استفاده می‌کنه، دست‌هاش به اندازه‌ی عادی برمی‌گرده.

وقتی باب اسفنجی دیگه نمی‌تونه خودش رو به کف کراستی‌کرب بچسبونه، پرت می‌شه هوا و مسیر به سمت چام باکت ناپدید شده.

قسمت «اسفنج آهنگین» رو چطور ببینیم؟

توی سانی فیلم این قسمت منتظر شما است اونم با کیفیت HD و دوبله فارسی. ما همراهتون هستیم در سفر به دنیای شگفت انگیز کارتونها.