به آواز در آوردن شعری از پاتریک
به آواز درآوردن شعری از پاتریک از فصل 5 کارتون باب اسفنجی
«به آواز درآوردن شعری از پاتریک» اسم یکی از قسمتهای فصل پنجم باب اسفنجی شلوارمکعبیه. در این قسمت پاتریک یه ترانه میفرسته برای ضبط و معلوم میشه که افتضاحه.
شخصیتهای این قسمت
صندوقدار کتابفروشی کمیک
شخصیت تصادفی 64
یکی از نردها
شخصیتهای کتاب کمیک
پاتریک استار
لد بیصدا
شخصیت باب اسفنجی شلوارمکعبی
گری حلزونه
مربی
راوی فرانسوی
گروه بینام
تصادفی 20
مردهشو
مارجی استار
هارولد شلوارمکعبی
مارگارت شلوارمکعبی
دیجی K-BLUB
شخصیتهای تصادفی
خلاصه این قسمت
باب اسفنجی و پاتریک استار نزدیک کتابفروشی کمیکن و پاتریک یه تبلیغ میبینه که قول داده ترانه رو به آهنگ تبدیل کنه. پاتریک یادش میآد که بچه بوده ترانه مینوشته و میره خونهی باب اسفنجی تا یکی بنویسه. وقتی رو یادش میآد که بچه بوده و داشته شعر میخونده: «رزها آبی هستن. بنفشهها قرمزن. من باید برم دستشویی.» مربی ورزش بهش میگه که باید هی براش تکرار کنه که اینجا باشگاهه و به کلاس میگه با توپ بزننش.
بههرحال اون برنامه داره که یه ترانهی شاهکار بنویسه تا دیگه با توپ نزننش. پاتریک پول کتابهای کمیک باب اسفنجی رو برمیداره تا 100 دلار رو پرداخت کنه و اونو با نام «من اینو نوشتم» ارسال میکنه. ترانهش هیچ معنایی نمیده و بهقدری بده که از کاغذش بوی گند بلند میشه و گروه موسیقی هم بعد از ضبطش میمیرن. وقتی دو تایی میشینن با یه اسپیکر گنده به آهنگ گوش میدن، بهقدری افتضاحه که خونهی باب اسفنجی آب میشه. اما باب اسفنجی بهش میگه که این بهترین آهنگ کل دورانه و با پاتریک سعی میکنن توی رادیو هم پخشش کنن.
فوراً از ایستگاه رادیو پرت میشن بیرون و میخوان یه راه جدید پیدا کنن و از آنتن رادیویی میرن بالا و دستگاه پخش رو با آدامس میچسبونن به بالای آنتن. آهنگ توی کل شهر پخش میشه و باعث اعتراض مردم و انفجار کلهشون میشه و یه هواپیما هم با ساختمون انبار آتیشبازی تصادف میکنه. شهر بهقدری از آهنگ بدش میآد که یه گروه معترض خشمگین به رهبری فرد تشکیل میشه. نفرتشون به آهنگ رو فریاد میزنن و میافتن دنبال باب اسفنجی و پاتریک.
بهنظر میرسه که دارن کتک میخورن، اما باب اسفنجی و پاتریک دارن با یه ارهبرقی و آلات موسیقی، سروصدای الکی درست میکنن. پاتریک میگه این آهنگ جدیدشه و اونا هم میگن خیلی بد نیست و از اون قبلیه بهتره. پاتریک شروع میکنه جلوی همه آهنگ رو میخونه تا وقتی که معلم ورزش قدیمیش میآد و میگه پاتریک هیچوقت درسش رو یاد گرفته و دوباره جفتشون تحقیر میشن و جمعیت خشمگین هم با توپ میزننشون.
جوکهای ادامهدار
اذیت شدن بیکینیباتمیها با آهنگ پاتریک.
جدا شدن دستهای باب اسفنجی از بدنش.
شکست پاتریک برای نوشتن شعر خوب و این که معلم ورزشش به همه میگه با توپ بزننش.
طرفدران حرفهای باب اسفنجی بخونن
این قسمت در ماراتن پاتریک برای ریاستجمهوری با قسمت «بیدار شو و بدرخش» جفت شده بود، اما از اون موقع بهبعد با قسمت «کراستی اسفنجی» جفت شد.
این قسمت و قسمتهای «بیدار شو و بدرخش» و «انتظار» تنها قسمتهای فصل پنجمن که ردهبندی TV-Y دریافت کردن.
ماهی نرد نارنجی با گردنبند اولین بار در قسمت «ورود نازکنارنجیها ممنوع» و بعداً در قسمت فیلم سینمایی مرد پریدریایی و پسر بارناکل شش دیده شده بود
و حالا توی کتابفروشی کمیک در این قسمت دیده میشه.
صحنهای که چرخدندههای توی کلهی پاتریک میچرخن قبلاً در قسمت «پاتریک باهوش» دیده شده بود.
این قسمت و قسمت «کراستی اسفنجی» آخرین قسمتهایی هستن که توی پسزمینهی نوشتههای پایانی از لوگوی نیکتونز استفاده میکنن. باقی قسمتهای فصل پنجم لوگوی نیکلودئون رو با پسزمینهی سیاه توی نوشتههای پایانی دارن، مثل «کک در خونهی سندی»، «دونات شرم»، «بشقاب کراستی»، «گاز نینیکوچولو»، «تعویض بزرگ»، «شهر گمشدهی آتلانتیس»، «روز عکس گرفتن»، «پاتریک پول نداره»، «پسرعمو بلکجک»، «اسفنج کبودشده»، «مرد پریدریایی علیه باب اسفنجی» و «گذشتهی پرافتخار».
پاتریک سه تا طرفدار داره که واقعاً آهنگش رو دوست دارن. باب اسفنجی، پیرمرد واکر و هارولد نارنجی.
پاتریک بهدرستی گروه معترض رو با مشعل و شنکش میبینه، اما باب اسفنجی اونا رو اشتباه میگیره و فکر میکنه طرفدارن و باز معلوم میشه که پاتریک باهوشتره.
بعد از قسمت «سندی، باب اسفنجی و کرم» از فصل دوم این دومین و آخرین قسمتیه که از آهنگ Hilo Rag توی صفحهی عنوان استفاده میکنه.
همچنین این اولین قسمتیه که آخر قسمت Grass Skirt Chase رو پخش میکنه.
کنایه: باب اسفنجی میگه قبلاً ایکسری خریده بوده، اما زیر پوست مردم رو نمیدیده و زیر لباسشون رو میدیده.
ارجاعهای فرهنگی
عنوان قسمت بازی با نام ترانهی کودکانهی «شعری از سیکسپنس بخوان» هستش.
عنوان آهنگ «چشمک بزن، چشمک بزن، پاتریک استار» براساس ترانهی کودکانهی Twinkle, Twinkle, Little Star هستش.
یکی از کمیکهای توی کتابفروشی یه تصویر مشابه گودزیلا داره.
یه کمیک دیگه هم توی کتابفروشی هست که اسمش اتمه و به شخصیت اتم توی دیسی اشاره داره.
وقتی باب اسفنجی و پاتریک از برج رادیویی میرن بالا، جسم فضایی که از کنارشون رد میشه اسپوتنیک 1 اتحاد جماهیر شورویه و اولین ماهوارهایه که سال 1957 به فضا فرستاده شد.
دکل رادیویی دقیقاً مشابه دکل رادیویی ورشو توی لهستانه که بلندترین سازهی جهان بود تا اینکه در سال 1991 فروریخت.
سوتیها
وقتی مغز پاتریک داره کار میکنه، در توی دید نیست. اما چند احظه بعد باب اسفنجی داره در میزنه.
وقتی تولیدکننده یه نسخه از آهنگ رو به باب اسفنجی و پاتریک میده، روی سیدیه. بعداً وقتی باب اسفنجی و پاتریک بالای دکل رادیویین، نسخه بهصورت صفحهی گرامافونه.
وقتی فرد میگه «چه کسی مسئول پخش این آهنگ از رادیوئه؟»، حرکات لب تصادفی 27 با چیزی که فرد میگه تطابق داره.
توی یه صحنه فرد بهجای شلوار قهوهای شلوار آبی پوشیده.
توی بعضی کشورها مثل اندونزی کارت زمانی «روز بعد» به دلایل نامعلوم حذف شده. همین خطا توی قسمت «تعویض بزرگ» رخ میده.
وقتی پاتریک از باب اسفنجی میترسه، چراغها به یه نحوی روشن میشن، با اینکه کسی روشنشون نکرده.
توی دوبلهی مالایی، آهنگ پاتریک بیکلامه.
توی دوبلهی ولزی تام یاسومی جای الن اسمارت بهعنوان کارگردان انیمیشن معرفی شده.
«به آواز درآوردن شعری از پاتریک» رو کجا ببینیم؟
این قسمت توی فصل 5 کارتون باب اسفنجی منتشر شده و مثل بقیه قسمتهای فصل پنجم براتون توی سانی فیلم با کیفیت HD و دوبله فارسی آمادهش کردیم تا از تماشای آنلاین کارتون لذت ببرید.